kariminia.kateban.com, Articles by Morteza Karimi-Nia
  
آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    یکی از نسخه‌های کهن موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی، قرآنی ۱۵۰ پاره است که تمامی آن را محمد بن محمد بن ابی الحسن کبریتی در سال ۵۲۸ هجری احتمالاً در نیشابور کتابت کرده است. خط نُسخه نَسخ زیبای ایرانی است و تذهیب و تزیینات آن نیز بسیار چشمگیر. اندازۀ اوراق ۱۵*۱۰ سانتی متر است و هر صفحه، تنها ۴ سطر دارد. کتابت نسخه‌های قرآن در ۱۵۰پاره، در قطع کوچک و با چهار سطر در هر صفحه، امری متداول در سدۀ ششم هجری بوده که نمونه‌های متعددی از آن اکنون در کتابخانۀ آستان قدس رضوی (مثلاً در جزوات قرآنی ۳۷۷۷ تا ۳۷۹۱) برجای مانده است. حدود نیمی از ۱۵۰ پاره قرآن‌های کبریتی در کتابخانۀ آستان قدس رضوی (مثلاً در جزوات قرآنی ۳۴۷۸ تا ۳۵۳۶) باقی مانده است. کاتب در پایان تمام اجزای این قرآن نوشته است: کاتبه الکبریتی یا کتبه الکبریتی. تنها در انتهای یکی از جزوات باقی مانده از این قرآن، انجامۀ کاملی از کبریتی چنین آمده است: «وقع الفراغ عن کتابته علی یدی | العبد الفقیر الراجی رحمة الله تعالی | محمد بن محمد بن أبی الحسن الکبریتی فی | الرابع والعشرین من شهر الله الأصم رجب | سنة ثمان وعشرین وخمسمائة» (کتابخانۀ آستان قدس رضوی، جزوۀ ۳۵۳۳).

     زیرنویس:


    دو سال پس از این تاریخ، در سال ۵۳۰هجری، فردی به نام یرنقش قاری فخری (القاری الفخری)، مجموع این اجزاء ۱۵۰تایی را برخانقاه خودساخته‌اش در کنار مسجد منیعی در شهر نیشابور وقف کرده و در آغاز آن نوشته است: «وقف کردم | این صد و پنجاه پاره قرآن مجید از بهر رضای خدای تعالی | بر شهر نیشابور در جوار مسجد منیعی عمرها الله بر سر | تربت خویش در گنبدخانه و خانقاه کی بنا کرده منست | تا سکان آن نفقت و خوانندگان قرآن می‌خوانند | و ما را بدعای خیر یاد می‌دارند بشرطی که نفروشند و گرو نکنند و بعاریت ندهند وهذا خط | الواقف العبد المذنب الفقیر الحقیر المحتاج إلی | رحمة الله یرنقش القاری الفخری بخطه تقبل الله منه | بتاریخ شهور سنة ثلثین وخمس مائة الحمد لله رب العالمین | وشکرا» (کتابخانۀ آستان قدس رضوی، جزوۀ ۳۵۱۴).

     زیرنویس:


    و سرانجام، حدود پنجاه سال بعد، در ماه رمضان ۵۸۴ هجری، فردی نامعلوم آن را بر حرم رضوی در مشهد مقدس وقف کرده و در آغاز نوشته است: «وقف | هذا الجزو تمام المائة والخمسین بصندوقها | علی مشهد مولانا الرضا صلوات الله علیه | ابتغاء وجه الله وطلباً لثوابه وحذرا من عقابه یوم لا | ینفع مال ولا بنون إلا من أتی الله بقلب سلیم وقفاً | صحیحاً مؤبداً لا یباع ولا یوهب ولا یورث إلی أن یرث | الله الأرض ومن علیها وهو خیر الوارثین تقبل الله | منه وذلك فی شهر رمضان سنة أربع وثمانین وخمسمائة» (کتابخانۀ آستان قدس رضوی، جزوۀ ۳۵۹۵).

     زیرنویس:


    دو نکته درباب جامع منیعی و یرنقش قاری فخری

    جامع منیعی، یکی از مساجد بسیار کهن و تاریخی در شهر نیشابور بوده است. در میانۀ قرن پنجم هجری، ابوعلی حسّان بن سعید مخزومی منیعی آن را بنا کرد که تا حدود دو سده بعد، یکی از مراکز مهم دینی و تعلیمی در نیشابور به شمار می‌آمد. به گفتۀ یاقوت حموی (معجم البلدان، ج۵، ص ۲۱۷)، ابوعلی حسّان بن سعید منیعی بسیار ثروتمند، قدرتمند، خیّر و در عین حال، فردی زاهد و اهل علم و سماع حدیث بود که جز این بنا، مدارس علمی و رباط‌های مرزبانی، و مساجدی دیگر نیز ساخته بود. وی در ۲۷ ذیقعده ۴۶۳ در مرو درگذشت. با آنکه مشهور است این مسجد در میانۀ قرن ششم بر اثر حملۀ قوم «غز»، تخریب و به آتش کشیده شد، شواهدی در اسناد و وقف‌نامه‌های کتابخانۀ آستان قدس رضوی هست که نشان می‌دهد این مسجد تا پیش از حملۀ مغول، در اوایل قرن هفتم، همچنان معمور و برجا بوده است.

    نکتۀ دوم راجع به واقف این نسخه در سال ۵۳۰، یعنی یرنقش القاری الفخری است. از اینکه وی این نسخۀ قرآن را در مکانی در مجاورت مسجد منیعی وقف کرده و آنجا را مقبرۀ خود و خانقاه و گنبدخانه نامیده، می‌توان دریافت که فردی عادی نبوده و از سرداران و امیران وقت به شمار می‌آمده است. نام پرتکرار «یرنقش» که در متون کهن ایرانی و اسلامی از سده‌های پنجم و ششم هجری بر افراد زیادی از نام‌آوران سلجوقی، از جمله یرنقش زکوی (الکامل، ابن اثیر)، یرنقش بازدار، حاکم قزوین (المضاف الی بدایع الازمان، حمیدالدین کرمانی؛ الکامل، ابن اثیر)، یرنقش هریوه (چهار مقاله، نظامی عروضی) اطلاق شده، احتمالاً ریشه‌ای ترکی دارد. اما کسی که نامش در این وقف‌نامه با عنوان «یرنقش القاری الفخری» آمده، یکی از گماشتگان و امرای سلطان سنجر (۴۷۲-۵۵۲ ق) بوده که از او با همین نام در برخی آثار تاریخی این دوره یاد شده است. از باب نمونه، ابن‌العمرانی (م ۵۸۰ ق) در الإنباء فی تاریخ الخلفاء (تحقیق قاسم السامرائی، قاهره: دار الآفاق العربیة، ۱۴۲۱ ق/ ۲۰۰۱ م، ص ۲۲۰ـ۲۲۱) از او با عنوان یرنقش الفخری یاد می‌کند، و می‌گوید وی حامل نامۀ معروف سلطان سنجر به خلیفۀ عباسی، المسترشد بالله در بغداد به سال ۵۲۷ هجری بوده است. همچنین عمادالدین کاتب اصفهانی (م ۵۹۷ ق) در کتاب تاریخ دولة آل سلجوق (تحقیق یحیی مراد، بیروت: دار الکتب العلمية، ۱۴۲۵ق، ص ۳۰۰) در ضمن رویدادهای ذیقعدۀ ۵۲۹، از او با عنوان یرنقش قرآن خوان [= قاری] یاد می‌کند. گفتنی است مصحّحان عرب این نام را به صورت‌های مختلفی چون یُرنُقْش، یَرَنْقَش، یَرْنَقْش، یَرْنَقُش، یَرْنُقُش، یَرَنْقُش، و یَرَنُقْش ضبط کرده‌اند. جالب توجه آنکه در نسخۀ ما، این نام با غین و به صورت «یرنغش» ضبط شده است.

    انتشار یافته در مجلۀ آینۀ پژوهش، سال ۳۲، ش ۴، پیاپی ۱۹۰، مهر و آبان ۱۴۰۰، ص ۳۶۰-۳۶۳
    پنجشنبه ۱۶ دي ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۱۸
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت