نسخهای از تفسیر انوار التنزیل بیضاوی اکنون در ارزروم (ترکیه) یافته شده است که کاتبش (عبدالصمد بن محمود بن عبدالصمد الفاروقی) آن را در جمادی الاولی 692 هجری کتابت کرده است و در انجامۀ نسخه اظهار میدارد که مولف تفسیر، بیضاوی در کمتر از یک سال پیش، در شوال 691 هجری در تبریز درگذشته است. این شهادت میتواند مشکل تاریخ وفات بیضاوی شیرازی را که سخت محل اختلاف است، حل کند. منابع مختلف تراجم اسلامی، تاریخهای 685، 691، 692، 708، 710، 716، و حتی 719 هجری را سال وفات او ذکر کردهاند. نگاه کنید به مقالۀ من با عنوان «بیضاوی، عبدالله بن عمر بن محمد»، در دانشنامۀ جهان اسلام، ج 5، سال 1380، ص 218-221.
متن انجامه در نسخۀ ارزروم چنین است:
تمّ المجلد الثاني من کتاب أنوار التنزیل وأسرار التأویل آخر مصنفات الإمام الأعظم المرحوم السعید الشهید قاضی قضاة المسلمین ووارث علوم الأنبیاء والمرسلین خاتم المجتهدین ناصر الملة والحق والدین أبي سعید عبدالله بن الإمام المعظّم المفتخر؟ إمام الحق والدین عمر البیضاوي قدس الله أرواحهما المطهرة وجزاهما عن الإسلام والمسلمین خیراً مع المجلد الأول علی یدي العبد المذنب الفقیر إلی رحمة الله تعالی عبدالصمد بن محمود بن عبدالصمد الفاروقي في أواسط جمادي الأولی لسنة اثنتین وتسعین وستمائة وقد انخرط المصنف سقی اللّه ثراه ورضي عنه وأرضاه في سلک الجواهر القدسیة بتبریز متعرّیاً عن جلباب الجسمیة في شوال لسنة إحدی وتسعین وستمائة أسال الله تعالی له الرضوان ولنفسی الرحمة والغفران والحمد لله حمداً یکافئ نعمه و یوافي مزیده وصلواته علی محمد وآله
بخشی از مقالۀ قدیمی من راجع به تاریخ وفات بیضاوی در دانشنامۀ جهان اسلام، ج 5، سال 1380، ص 218ـ221:
تاریخ وفات بیضاوی سخت مورد اختلاف است؛ نخستین منابع نزدیک به زمان او سالِ 685 را ذکر کردهاند (صفدی ، ج 17، ص 379؛ ابنکثیر، ج 13، ص 309؛ ابنعماد، ج 5، ص 392). کسانی هم تاریخهای 691 و 692 را گفتهاند (یافعی ، ج 4، ص 165؛ اسنوی ، ج 1، ص 136؛ سبکی ، ج 8، ص 157، پانویس 2). برخی نیز به سالهای 708، 710، 716 و 719 اشاره کردهاند. خفاجی (متوفی 1069)، از شارحان تفسیر بیضاوی ، سال 719 را معتمد میداند (بیضاوی ، ج 1، مقدمة قره داغی ص 56). شواهدی چند یکی از چهارتاریخ اخیر را تأیید میکند؛ از جمله، مکاتبهای که میان بیضاوی و علامة حلّی (متوفی 726) دربارۀ یکی از مسائل قواعدالاحکام صورت گرفته است (افندی اصفهانی ، ج 1، ص 382ـ383؛ امین ، ج 5، ص 401)، و از آنجا که محتملترین تاریخ تألیف قواعد، 699 است، این نامهها میبایست پس از آن تاریخ نگاشته شده باشند. خوانساری (ج 2، ص 281) هم خاطرنشان کرده است که مقام و منزلت علاّ مه حلّی نزد سلطان محمد خدابنده از تمامی علمای آن زمان، از جمله بیضاوی، قاضی عضدالدین ایجی، محمدبن محمود آملی (صاحب نفائس الفنون) و مولی بدرالدین شوشتری برتر بود. این مسئله که چندان نادرست به نظر نمیآید، یقیناً پس از گرویدن سلطان به مذهب تشیع در 710 بوده است و نشان میدهد که بیضاوی دست کم اندکی پس از این سال زنده بوده است. هر چند شواهدی از این دست، احتمال فوت او را در سالهای بعد از 710 تقویت میکند، بسیار بعید مینماید که نزدیکترین منابع زمانی به خود بیضاوی، در سال وفات او حدود سی سال اشتباه کرده باشند. همچنین، معقول نیست که صفدی (متولد 696) در زمان وفات بیضاوی حدوداً بیست ساله بوده باشد، اما وفات او را یازده سال قبل از تولد خود ثبت کرده باشد.
شنبه ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۶
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .