kariminia.kateban.com, Articles by Morteza Karimi-Nia
  
آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    اَلْبْ اَرْسَلان، یا الپ ارسلان، محمد بن چغری بیك داوود بن میكائیل بن سلجوق بن دُقاق (محرم ۴۲۰ــ ربیع‌الاول ۴۶۵ ق)، دومین سلطان از خاندان سلجوقی، ملقب به عضدالدوله، تاج‌الملة، یمین امیرالمؤمنین و ابوشجاع است. نام خود را پس از اسلام آوردن به محمد تغییر داد، و لقب الب ارسلان (در ترکی به معنای: شیر شجاع) را به سبب شجاعت و جنگاوری به او دادند. او پس از عمویش، طغرل (نخست فرمانروای سلجوقی) در فاصلۀ سالهای 455 تا 465 هجری قمری فرمانروایی کرده است و گسترۀ فرمانروایی‌اش از خراسان بزرگ تا عراق و شامات و آناتولی را دربر می‌گرفت. معروف‌ترین رخداد حکومتش، پیروزی بر امپراتوری بیزانس در نبرد ملازگرد بود که طی آن توانست قلمرو امپراتوری سلجوقی را با فتح گرجستان، ارمنستان و آناتولی گسترش دهد.

    منابع کهن فرزندان چندی برای الپ ارسلان برشمرده‌اند؛ از جمله دخترانی با نام‌های عزت الدین ارسلان ارغو، ساره، عایشه، و زلیخا. از سرگذشت و سرنوشت این دختران در منابع تاریخی کمتر اطلاعی به میان آمده است. من در میان نسخه‌های قرآنی موجود در کتابخانۀ آستان قدس رضوی به سندی برخوردم که اطلاعی در خصوص یکی از دختران الب ارسلان به ما می‌دهد. جزوۀ قرآنی شمارۀ 4466 در کتابخانۀ آستان قدس رضوی حاوی یادداشت و وقف‌نامه‌ای است که انتساب آن را به یکی از دختران آلب ارسلان اثبات می‌کند. با آنکه این وقف‌نامه تاریخ ندارد، می‌توان حدس زد که در قرن پنجم هجری، اندکی پس از درگذشت ساره دختر الب ارسلان نوشته شده باشد. این قرآن بر مسجد جامع شهر فرهادجرد در ناحیۀ کهن اَشفنذ/ اَشفند / اَسفند (نام کنونی: فرهادگرد، در نزدیکی فریمان مشهد) وقف شده بود تا در مسجد یا در سر مزار مؤمنان در قبرستان شهر خوانده شود. متن وقف نامه چنین است:

    السبیل سبلته الخاتون الجلیلة السیدة الزاهدة السارة | بنت ملك الاسلام الب ارسلان رضي الله عنها | علی جمیع قراء المسلمین لیوضع في المسجد الجامع بفرهادجرد | من ناحیة أشفنذ [أسفند] ویقرأ علی رؤس المقابر بها ابتغاء وجه | الله وطلب ثوابه لا یباع ولا یوهب ولا یملك | ولا یرهن ولا یورث إلی أن یرث الله الأرض ومن | علیها وهو خیر الوارثین؛ الله تقبل منها ویغفر | لکاتبه وقاریه ولمن نظر فیه ولجمیع المسلمین والمسلمات | وهو أرحم الراحمین


     زیرنویس:


    برگ پیش از وقف‌نامه نیز حاوی دو یادداشت تاریخ‌دار از سال‌های 676 و 708 هجری است که اطلاعات بیشتری درباب سرگذشت این قرآن می‌دهد. یادداشت اول به خط یکی از علویان نشان می‌دهد که ابوالقاسم بن الحسن بن محمد العلوی در ذی الحجه سال 676 این قرآن را قرائت کرده و سپس از فرهادجرد بیرون رفته است. یادداشت دوم، نشان می‌دهد که در شعبان سال 708 هجری، این نسخه به شهر مشهد منتقل شده بوده و در آنجا قرائت شده است. نکتۀ جالب در یادداشت دوم این است که در این سال، تمام سی جزء قرآن در مشهد بوده، اما اکنون گویا تنها همین یک جزء از وقفیات ساره دختر الب ارسلان باقی مانده است.

    [بتار]یخ الخامس من ذ[ی]الحجة حجة ستة و سبعین؟ وستمائة | این خوانده شد و فرهادجرد را وداع کرده شد | کتبه أبو القاسم بن الحسن بن محمد العلوي بخطه

    این سی پاره را خوانده شد در مشهد | مقدس بطوس در غرّه شعبان المعظم | سنة ثمان وسبعمائة العبد الضعیف ...؟


    فرهادجرد، فرگرد یا فرهادگرد شهری بسیار کهن از خراسان قدیم است که قصبه یا مرکز اشفند به شمار آمده است. اَشفند (که با تلفظ‌های دیگری چون اَزفند، اَشپند، اَشقند، اَسفند، اَسپند و اَسفنذ نیز خواند شده) یکی از ولایات اصلی نیشابور بوده، و در مسیر نیشابور به مرو قرار داشته است. 1 یاقوت حموی در معجم البلدان (بیروت: دار صادر، 1995م) می‌نویسد: «أَشْفَنْد: بالفتح ثم السكون، وفتح الفاء، وسكون النون، ودال مهملة: كورة كبيرة من نواحي نيسابور قصبتها فرهاذجرد، أول حدودها مرج الفضاء إلى حدّ زوزن والبوزجان، وهي ثلاث وثمانون قرية، لها ذكر في خبر عبد الله بن عامر بن كريز أنّه نزلها في عسكره فأدركهم الشتاء فعادوا إلى نيسابور.» برای تفصیل بیشتر نک. یادداشت دکتر شفیعی کدکنی در کتاب تاریخ نیشابور، نگاشتۀ ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، 1375، ص 217 و 288. ذکر این نام در وقف‌نامه، نشان می‌دهد که دختر الب ارسلان و چه بسا دیگر فرزندان وی در قرن پنجم هجری در این منطقه سکونت داشته‌اند.

    تعبیر «علی رؤوس المقابر» که در وقف‌نامۀ این نسخه آمده، و بوی گرته برداری از عبارت فارسیِ «بر سر قبر» و «بر سر خاک» می‌دهد، اصطلاحی بسیار رایج در وقف‌نامه‌های قرون پنجم تا ششم هجری به‌ویژه در خراسان بوده است. مثلاً در وقف‌نامۀ الحسن بن ابی العباس بن سعید در سال 529 قمری بر گورستان روستای رَش، و وقف ضیاء الدین یوسف المعروف بالاشاه بر گورستان فهلوی از روستاهای مرودشت در قرن ششم هجری، همین تعبیر آمده است. در همین سده‌ها، مکرراً عبارتِ «علی رأس تربة ...» برای وقف بر مزار بزرگان، به ویژه بر حرم رضوی در مشهد به کار رفته است. از جمله در وقف‌نامۀ الشیخ علی بن الحسین | المشرف النیسابوری در سال 540 هجری؛ خدیجه بنت محمد بن ابی بکر البلخی در سال 552 هجری؛ عایشة الحولا بنت عبدالله بن عبدالرحمن التاجر در سال 554 هجری؛ ابوالقاسم بن محمد بن الحسن الحسینی در سال 581 هجری؛ و عمر بن ابی بکر النائب در سال 611 هجری.

     زیرنویس:


    این تنها جزوۀ باقی مانده از وقفیات ساره دختر الب ارسلان، در 52 برگ از کاغذ حنایی (13.8*12 سانتی متری)، حاوی جزء نوزدهم قرآن از آیۀ 21 فرقان تا 51 نمل است. دستخط آن یکی از کهن‌ترین نمونه‌های نسخ ایرانی و مخلوط به ثلث در قرن پنجم هجری است. کاتب بنا به سنت قدیم ایرانی، در زیر سین، سه نقطه، و در زیر حروف ر، د، ص و ط، یک نقطه می‌گذارد تا آنها را از حروف مشابه تفاوت بخشد. وی پایان هیچ آیه‌ای را مشخص نمی‌کند، اما مُذهِّب نسخه با شمسه‌هایی در حاشیه (که حاوی حروف ابجدند) به پایان هر ده آیه اشاره می‌کند. رسم و املای کلمات مطابق با رسم املایی و قیاسی (نه رسم عثمانی) است. جدول کوتاه زیر نشان می‌دهد که متن قرآن در این نسخه به قرائت حفص از عاصم نیست، بلکه از همه بیشتر به قرائت قاریان بصری (ابوعمرو و یعقوب) نزدیک است.

    فهرستی از اختلاف قرائات مذکور در قرآن ساره دختر الب ارسلان
    برگ | آدرس آیه | قرائت حفص | قرائت نسخه 4466 | مطابق با قرائتِ
    5ب فرقان، 38 وَثَمُودَا وَثَمُوداً کسائی، خلف، شعبة، ابوعمرو، ابن‌کثیر، نافع، ابوجعفر، ابن‌عامر
    12ب فرقان، 67 لَمْ یَقْتَرُوا لَمْ یَقْتِرُوا ابوعمرو، یعقوب، ابن‌کثیر، نافع، ابوجعفر، ابن‌عامر
    22ب شعراء، 56 حَاذِرُونَ حَذِرُونَ ابوعمرو، یعقوب، ابن‌کثیر، نافع، ابوجعفر، هشام
    29الف شعراء، 137 خُلُقُ الأوَّلِینَ خَلْقُ الأوَّلِینَ کسائی، ابوعمرو، یعقوب، ابن‌کثیر، ابوجعفر
    31الف شعراء، 149 فَارِهِینَ فَرِهِینَ ابوعمرو، یعقوب، ابن‌کثیر، نافع، ابوجعفر
    34الف شعراء، 187 کِسَفاً کِسْفاً حمزة، کسائی، خلف، شعبة، ابوعمرو، یعقوب، ابن‌کثیر، نافع، ابوجعفر، ابن‌عامر
    44الف نمل، 22 فَمَکَثَ فَمَکُثَ حمزة، کسائی، خلف، شعبة، ابوعمرو، رویس، ابن‌کثیر، نافع، ابوجعفر، ابن‌عامر
    45الف نمل، 25 ألَّا یَسْجُدُوا أَلَا یَسْجُدُوا کسائی، رویس از یعقوب، ابوجعفر
    45الف نمل، 25 تُخْفُونَ یُخْفُونَ حمزة، خلف، شعبة، ابوعمرو، یعقوب، ابن‌کثیر، نافع، ابوجعفر، ابن‌عامر
    45الف نمل، 25 تُعْلِنُونَ یُعْلِنُونَ حمزة، خلف، شعبة، ابوعمرو، روح، ابن‌کثیر، ابن‌عامر
    47ب نمل، 36 آتَانِیَ اللّهُ آتَانِ اللّهُ حمزة، کسائی، خلف، شعبة، ابوعمرو، یعقوب، ابن‌کثیر، نافع، ابوجعفر، ابن‌عامر
    51ب نمل، 49 مَهْلِکَ أَهْلِهِ مُهْلَکَ أَهْلِهِ حمزة، کسائی، خلف، ابوعمرو، یعقوب، ابن‌کثیر، نافع، ابوجعفر، ابن‌عامر


    انتشار یافته در مجلۀ آینۀ پژوهش، سال 31، ش 5، شمارۀ پیاپی 185، آذر و دی 1399، ص 317ــ320.


    ۱. یاقوت حموی در معجم البلدان (بیروت: دار صادر، ۱۹۹۵م) می‌نویسد: «أَشْفَنْد: بالفتح ثم السكون، وفتح الفاء، وسكون النون، ودال مهملة: كورة كبيرة من نواحي نيسابور قصبتها فرهاذجرد، أول حدودها مرج الفضاء إلى حدّ زوزن والبوزجان، وهي ثلاث وثمانون قرية، لها ذكر في خبر عبد الله بن عامر بن كريز أنّه نزلها في عسكره فأدركهم الشتاء فعادوا إلى نيسابور.» برای تفصیل بیشتر نک. یادداشت دکتر شفیعی کدکنی در کتاب تاریخ نیشابور، نگاشتۀ ابوعبدالله حاکم نیشابوری، ترجمهٔ محمد بن حسین خلیفه نیشابوری، با مقدمه و تصحیح و تعلیقات محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: آگه، ۱۳۷۵، ص ۲۱۷ و ۲۸۸.
    پنجشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۹ ساعت ۶:۳۸
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت