گاه این سوال صحیح مطرح بوده است و کسانی نیز چنین پرسیدهاند که چرا و چگونه وزیر مغربی (370ـ418 ق) به کسی که اصلاً او را ندیده، گفته است: "شیخنا". همچنان که در جای دیگر در همین سایت کاتبان (اینجا و اینجا) توضیح داده ام، به گمان من این کار در رفتار وزیر مغربی امری عادی است. یک جا گفته است شیخنا ابوعبدالله رحمه الله و در جای دیگر، گفته است: روی ابوعبدالله محمد بن ابراهیم. روشن است شیخنا در این موارد به "شیخ طائفتنا" یا "شیخ مذهبنا" حمل میشود.
اما اکنون میخواهم مثالی بیاورم که نشان میدهد شیخ طوسی نیز در مراجعه به متن تفسیر وزیر مغربی، همین گونه فکر میکرده است و او نیز توجه داشته است که چه بسا وزیر مغربی از کسی که وی را ندیده است با تعبیر شیخنا یاد کند.
یکی از استادان وزیر مغربی، «الوزیر ابوالفضل جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن الفرات البغدادی معروف به ابنحنزابة» است پدرش ابوالفتح وزیرِ المقتدر بالله عباسی بود و او خود، وزیر کافور اخشیدی در مصر. از شماری چون مُحَمَّد بن هارون الحضرمی، مُحَمَّد بن سعید الترخمی الحمصی، محمد بن جَعفَر الخرائطی، و الحسین بن أحمد بن بسطام سماع حدیث کرده و در مصر املای حدیث میکرد. گفتهاند دارقطنی در کتاب المدبج و غیر آن، از وی حدیث نقل میکند (خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، 6/241ـ242) و ابنعدیم وی را در شمار استادان وزیر مغربی میشمارد (ابنعدیم، بغیة الطلب، 6/2540.). وزیر مغربی که روایت اصلاح المنطق ابنسکیت را از طریق وی اخذ کرده، در ادب الخواص از او یاد کرده، میگوید: «و کان أبوالفضل نفسه رحمه الله یروى عنه شیئاً کثیراً بالمکاتبة و الإجازة.» از آنجا که وزیر ابوالفضل جعفر بن فضل در 391 در مصر درگذشته، این گفتگو و نظایر آن بایست تا قبل 21 سالگی وزیر مغربی روی داده باشد. به جز این، ابنخلکان نیز به رابطۀ شاگرد و استادی این دو تصریح میکند: «و ذکر الوزیر أبوالقاسم المغربی فی کتاب "أدب الخواص": کنت أحادث الوزیر أباالفضل جعفرا المذکور وأجاریه شعر المتنبّی.» (ابنخلکان، وفیات الاعیان، 1/349). مجموع این گزارشها نشان میدهد ارتباط وزیر مغربی با این عالم و وزیر اخشید بیشتر در حیطۀ شعر و ادب، و تنها تا سن بیست و یک سالگی (در 391 ق) بوده است. ابنحنزابة را اهل عبادت، تهجد و صدقات فراوان دانستهاند. گویند عاشق حرمین بود و در مدینه خانهای در کنار مسجد النبی و مضجع شریف پیامبر خریداری کرده بود. چون در مصر درگذشت، وی را بنا به وصیتش به آن خانه منتقل و در آنجا به خاک سپردند (ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب، 4/485ـ486).
بعید نیست بتوان پذیرفت که وزیر مغربی دست کم یک بار در تفسیر المصابیح، از «الوزیر ابوالفضل جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن الفرات البغدادی معروف به ابنحنزابة» مطلبی نقل کرده است: ذیل آیۀ الانفال، 41 مینویسد: «و هذا الذی ذکرناه روایتنا عن ابیجعفر و مذهب شیخنا ابیالفضل و اختیارنا من بعدُ.» اما نکته اینجاست که این استاد وزیر مغربی اساساً ادیب و لغوی بوده است و بسیار بعید است (هرچند ناممکن نیست) که وزیر مغربی راجع به فروعات فقهی شیعه در خصوص انفال، بخواهد از او مطلبی نقل کند.
از سوی دیگر شیخ طوسی در التبیان (5/118) این نقل و گفتۀ وزیر مغربی را متعلق به صابونی میداند و مینویسد: «وقال الحسین بن علی المغربی حاکیا عن الصابونی من اصحابنا ...» بنابراین مراد شیخ طوسی باید ابوالفضل محمد بن احمد بن ابراهیم بن سلیم الصابونی الجعفی باشد که زنده در نیمۀ نخست قرن چهارم، صاحب الفاخر، و کتابی با عنوان معانی القرآن بوده است (خویی، معجم رجال الحدیث، 14/311ـ312). با این همه، وزیر مغربی از تعبیر "شیخنا ابیالفضل" استفاده کرده، در حالی که عملاً نمیتوانسته است ابوالفضل صابونی را دیده باشد. این نشان میدهد که شیخ طوسی تعبیر "شیخنا ابوالفضل" در تفسیر وزیر مغربی بر کسی (ابوالفضل محمد بن احمد بن ابراهیم بن سلیم الصابونی الجعفی) حمل کرده است که مدتها پیش از وزیر مغربی درگذشته است. من البته در رسالهام راه جمع دیگری را نیز در این مورد مطرح کردهام که تفصیل نمیدهم. اینجا را ببیند.
اما اکنون میخواهم مثالی بیاورم که نشان میدهد شیخ طوسی نیز در مراجعه به متن تفسیر وزیر مغربی، همین گونه فکر میکرده است و او نیز توجه داشته است که چه بسا وزیر مغربی از کسی که وی را ندیده است با تعبیر شیخنا یاد کند.
یکی از استادان وزیر مغربی، «الوزیر ابوالفضل جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن الفرات البغدادی معروف به ابنحنزابة» است پدرش ابوالفتح وزیرِ المقتدر بالله عباسی بود و او خود، وزیر کافور اخشیدی در مصر. از شماری چون مُحَمَّد بن هارون الحضرمی، مُحَمَّد بن سعید الترخمی الحمصی، محمد بن جَعفَر الخرائطی، و الحسین بن أحمد بن بسطام سماع حدیث کرده و در مصر املای حدیث میکرد. گفتهاند دارقطنی در کتاب المدبج و غیر آن، از وی حدیث نقل میکند (خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، 6/241ـ242) و ابنعدیم وی را در شمار استادان وزیر مغربی میشمارد (ابنعدیم، بغیة الطلب، 6/2540.). وزیر مغربی که روایت اصلاح المنطق ابنسکیت را از طریق وی اخذ کرده، در ادب الخواص از او یاد کرده، میگوید: «و کان أبوالفضل نفسه رحمه الله یروى عنه شیئاً کثیراً بالمکاتبة و الإجازة.» از آنجا که وزیر ابوالفضل جعفر بن فضل در 391 در مصر درگذشته، این گفتگو و نظایر آن بایست تا قبل 21 سالگی وزیر مغربی روی داده باشد. به جز این، ابنخلکان نیز به رابطۀ شاگرد و استادی این دو تصریح میکند: «و ذکر الوزیر أبوالقاسم المغربی فی کتاب "أدب الخواص": کنت أحادث الوزیر أباالفضل جعفرا المذکور وأجاریه شعر المتنبّی.» (ابنخلکان، وفیات الاعیان، 1/349). مجموع این گزارشها نشان میدهد ارتباط وزیر مغربی با این عالم و وزیر اخشید بیشتر در حیطۀ شعر و ادب، و تنها تا سن بیست و یک سالگی (در 391 ق) بوده است. ابنحنزابة را اهل عبادت، تهجد و صدقات فراوان دانستهاند. گویند عاشق حرمین بود و در مدینه خانهای در کنار مسجد النبی و مضجع شریف پیامبر خریداری کرده بود. چون در مصر درگذشت، وی را بنا به وصیتش به آن خانه منتقل و در آنجا به خاک سپردند (ابنعماد حنبلی، شذرات الذهب، 4/485ـ486).
بعید نیست بتوان پذیرفت که وزیر مغربی دست کم یک بار در تفسیر المصابیح، از «الوزیر ابوالفضل جعفر بن فضل بن جعفر بن محمد بن الفرات البغدادی معروف به ابنحنزابة» مطلبی نقل کرده است: ذیل آیۀ الانفال، 41 مینویسد: «و هذا الذی ذکرناه روایتنا عن ابیجعفر و مذهب شیخنا ابیالفضل و اختیارنا من بعدُ.» اما نکته اینجاست که این استاد وزیر مغربی اساساً ادیب و لغوی بوده است و بسیار بعید است (هرچند ناممکن نیست) که وزیر مغربی راجع به فروعات فقهی شیعه در خصوص انفال، بخواهد از او مطلبی نقل کند.
از سوی دیگر شیخ طوسی در التبیان (5/118) این نقل و گفتۀ وزیر مغربی را متعلق به صابونی میداند و مینویسد: «وقال الحسین بن علی المغربی حاکیا عن الصابونی من اصحابنا ...» بنابراین مراد شیخ طوسی باید ابوالفضل محمد بن احمد بن ابراهیم بن سلیم الصابونی الجعفی باشد که زنده در نیمۀ نخست قرن چهارم، صاحب الفاخر، و کتابی با عنوان معانی القرآن بوده است (خویی، معجم رجال الحدیث، 14/311ـ312). با این همه، وزیر مغربی از تعبیر "شیخنا ابیالفضل" استفاده کرده، در حالی که عملاً نمیتوانسته است ابوالفضل صابونی را دیده باشد. این نشان میدهد که شیخ طوسی تعبیر "شیخنا ابوالفضل" در تفسیر وزیر مغربی بر کسی (ابوالفضل محمد بن احمد بن ابراهیم بن سلیم الصابونی الجعفی) حمل کرده است که مدتها پیش از وزیر مغربی درگذشته است. من البته در رسالهام راه جمع دیگری را نیز در این مورد مطرح کردهام که تفصیل نمیدهم. اینجا را ببیند.
سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۳:۴۵
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .