kariminia.kateban.com, Articles by Morteza Karimi-Nia
  
آخرین نوشته ها
لینک های روزانه

    دربارۀ مصحف صنعاء ۱ که از جهاتی مهم‌ترین سند قرآنی باقی‌مانده از سدۀ نخست هجری به شمار می‌آید، سخنان بسیاری در فضای مجازی گفته شده است.

    این اثر تنها نسخۀ دولایۀ پوستی (پالیمسست) از قرآن به شمار می‌آید، و لایۀ زیرین و قدیمی‌تر آن متنی غیر عثمانی و غیررسمی از قرآن را دربر دارد که از سوی برخی محققان غربی و نیز عموم مخالفان قرآن دست‌آویز طعن در تاریخیت متن قرآن قرار گرفته است. کافیست عبارت مصحف صنعا یا قرآن صنعا را در یوتیوب جستجو کنیم.

    دو سال پیش که متن کامل لایۀ زیرین این نسخه بر اساس خوانش بهنام صادقی و محسن گودرزی را همراه با مقدمه‌ای مفصل منتشر کردم (👈مصحف صنعاء۱ و مسئلۀ خاستگاه قرآن، انتشارات هرمس، ۱۴۰۰، فهرست کتاب و مقدمۀ مترجم را از اینجا دریافت کنید)، این ویدئو را با همکاری دوستانم در مرکز پژوهش‌های تاریخ اسلام در قم ساختیم تا برای عموم خوانندگان کمک کننده باشد، اما انتشار آن در فضای مجازی تاکنون به تاخیر افتاد. اکنون امید دارم این توضیحات ویدئویی برای علاقمندان تاریخ قرآن سودمند افتد.

    برای دیدن فایل ویدئویی در یوتیوب اینجا را کلیک کنید.


    وقتی در سال ۱۹۷۸ میلادی، یکی از استادان تاریخ و سامی شناسی در مدرسۀ مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن، به نام جان ونزبرو، کتابی را با عنوان مطالعات قرآنی منتشر کرد، رویکردی با عنوان تجدیدنظر طلبی در مطالعات اسلامی در غرب شکل گرفت. با این حال عموم اسلام پژوهان غربی کلاسیک آمادگی پذیرش این رویکرد افراطی جدید را نداشتند، به ویژه این ادعای ونزبرو که کوشیده بود با تحلیل ادبی متن قرآن نشان دهد که کتاب آسمانی مسلمانان فراهم آمده دوران رسالت پیامبر نیست، بلکه متن کنونی آن نهایتاً فراهم آمدۀ اواخر قرن دوم هجری است. یک نکته را ونزبرو فرض مسلم گرفته بود و آن عدم ایمان به وجود نسخه‌ای از قرآن متعلق به پیش از سدۀ دوم هجری.

    نسخه‌های خطی قرآن تا آن زمان، بیشتر به توجه به جنبه‌های هنری و خوشنویسی آن مورد توجه قرار گرفته بود و به ندرت به اهمیت نسخه‌های کهن قرآنی به ویژه مصاحف حجازی، به عنوان اسناد و مدارک تحقیق تاریخی در متن، و املا و قرائت و حتی اصالت تاریخی قرآن توجه شده بود. درست شش سال پیش از انتشار کتاب ونزبرو، در یک رویداد غیرمنتظره، قریب به ۱۵۰۰۰ برگۀ قرآنی از دوره های مختلف تاریخی در جامع الکبیر صنعاء کشف شده بود. در ۱۹۷۲ کارگرانی که مشغول بازسازی بخشی از دیوار تخریب شدۀ مسجد صنعاء یمن در اثر بارندگی بودند، ناگهان در بین بخشی از سقف و دیوار غربی این مسجد به انبوهی نسخه‌های پراکندۀ قرآنی برخوردند که در میان آنها ۲۲ نسخۀ حجازی یا به خط مایل وجود داشت که می‌توان آنها را در شمار نمونه‌های قرآن نویسی از قرن اول و آغازه‌های سدۀ دوم هجری به شمار آورد.

    قریب هشت سال طول کشید تا طی قراردادی میان دولت یمن و بخش فرهنگی سفارت آلمان، از سال ۱۹۸۰ میلادی، گروهی آلمانی به سرپرستی گِرد پویین، و هانس کاسپار فُن‌بُتمر، هر دو از استادان دانشگاه زارلاند آلمان کار بررسی، شناسایی، طبقه‌بندی، آماده‌سازی، تصویر برداری و مرمت نسخه‌ها را آغاز کنند. اما تا سال ۲۰۰۰ میلادی، جز یکی دو مقالۀ هنری از فرد اخیر و یک یادداشت توصیفی بسیار کلی از پویین، هیچ تصویر یا گزارش جزئی و دقیقی در این باره منتشر نشد؛ در عوض، در مجامع علمی و دانشگاهی، پچ پچ و صحبت‌هایی درگوشی رد و بدل می‌شد حاکی از اینکه در میان این نسخه‌ها شواهد و نکته‌هایی هست که با باور عمومی مسلمانان مبنی بر اصالت متن قرآن سازگار نیست.

    در این میان، نسخۀ شمارۀ ۰۱.۲۷.۱ در این مجموعه با دیگر نسخه‌ها تفاوتی مهم داشت. این اثر نسخه‌ای دولایه بود؛ یعنی دو بار قرآن را بر وی آن نوشته بودند. متن نخست را پس از مدتی با شستشو از میان برده و مجدداً از نو بر روی آن، قرآن را کتابت کرده بودند. گذشت زمان سبب شده بود که مرکب باقی مانده در لایۀ زیرین بر اثر اکسید شدن، به صورتی کمرنگ خود را در لابلای نوشته‌های رویی نشان بدهد. چنین نسخه‌های دو یا چند لایه را که در دیگر متون و نسخه‌های یونانی و سریانی هم سابقه و نمونه دارند، اصطلاحاً پالیمسست می‌نامیم. پالیمسست صنعاء که آن را اکنون مصحف صنعاء۱ می‌نامیم، اکنون مهم‌ترین سند کهن ما در زمینۀ تاریخ متن قرآن است، چرا که لایۀ زیرین آن متنی غیرعثمانی و حاوی برخی اختلافات متنی است که می‌تواند بخشی از تاریخ کتابت قرآن در قرن نخست را هویدا کند. در بخش بعدی به اهمیت و سرنوشت تحقیق دربارهۀ این نسخه خواهیم پرداخت.

    پالیمسست دو لایۀ صنعاء که اکنون با شمارۀ ۰۱.۲۷.۱ در دارالمخطوطات صنعا نگه داری می‌شود، ۳۶ برگ دارد، اما اکنون می‌دانیم که ۵ برگ دیگر متعلق به این مجموعه در سال‌های نخست به صورتی نامعلوم از یمن خارج شده و در سال‌های بعد در حراج‌های لندن فروخته شده است. همچنین بعد از سال ۲۰۰۴ میلادی، معلوم شد ۴۰ برگ دیگر از این مجموعه، از مدتها قبل در جایی دیگر در این مسجد به نام المکتبة الشرقیة نگهداری می‌شده است. مجموع این اوراق را اکنون با عنوان «مصحف صنعاء ۱» می‌شناسیم ۸۱ تاست.

    با وجود کشف قرآنهای خطی در جامع صنعاء در سال ۱۹۷۲، و به رغم سالها کار گروه آلمانی به سرپرستی گرد پویین و فن بتمر تا اواخر قرن بیستم، تصاویر و اطلاعات دقیق و روشنی از این مخطوطات، به ویژه نسخۀ ۰۱.۲۷.۱ منتشر نشده بود. اما ناگهان در سال ۲۰۰۰، مقاله‌ای عمومی با عنوان «قرآن چیست» در نشریه‌ای عمومی و غیردانشگاهی به نام ماهنامۀ آتلانتیک، به قلم توبی لستر ــ افسر بازنشستۀ نیروی دریایی آمریکا که مدت دو سال در یمن خدمت کرده بود ــ منتشر شد. او در این مقاله کوشید، بر اساس برخی دعاوی شفاهی گرد پویین و اطلاعاتی مکتوب از تجدیدنظرطلبان غربی دیگر مانند کریستف لوکسنبرگ، نشان دهد که متن کنونی قرآن اصالت تاریخی ندارد.

    به گفتۀ توبی لستر، همانگونه که در دو سه قرن گذشته، تلاشهای تاریخ پژوهانه و عرفی در شناخت کتاب مقدس مسیحیان و نیز دقت در جوانب تاریخی حیات حضرت عیسی برای بسیاری از مسیحیان معتقد و محافظه کار نگران کننده بوده است، انجام این گونه تحقیقات برون دینی و سکولار درباب متن قرآن و تاریخ شکل گیری آن بر اساس نسخه‌های کشف شده در یمن برای بسیاری از مسلمانان اضطراب و تشویش به همراه می‌آورد.

    سخنان فوق را توبی لِسْتر ــ که مطلقاً از دانش قرآنی بی‌بهره بود ــ در مقالۀ عمومی خود نوشته بود، اما درواقع و در پسِ آن، گروهی از تجدیدنظرطلبان غربی و در صدرِ ایشان، گِرْد پویین و کریستف لوکزنبرگ نشسته بودند. اینان درواقع با استناد به برخی ناهمخوانی‌ها در برخی نسخه‌های موجود در دارالمخطوطات صنعاء (که بسیاری‌شان در دیگر نسخه‌های حجازی در سایر نقاط جهان هم یافت می‌شود) دوست داشتند نخست به غربیان و سپس به عموم مسلمانان چنین بباورانند که این یافته‌ها اصالت تاریخی متن کنونی قرآن را خدشه دار می‌کنند. اما چنین نبود. عالمان و محققان مسلمان و آشنا با سنت و متون اسامی نباید از دیدن و شناسایی این اسناد شگفت زده یا غافلگیر می‌شدند. و چنین نشد. نخستین کسانی که شجاعانه مهم‌ترین سند قرآنی موجود در دارالمخطوطات صنعاء (یعنی مصحف صنعاء۱ مشتمل بر نسخۀ ۰۱.۲۷) را با دقت تمام بازخوانی و تصحیح کرده، آن را به انتشار رسانیدند، دو مسلمان ایرانی به نام‌های بهنام صادقی و محسن گودرزی بودند که حاصل کار ایشان اکنون در کتابی با عنوان مصحف صنعاء۱ و مسئلۀ خاستگاه قرآن به فارسی ترجمه و منتشر شده است. در این کار، آنها از تصاویر بسیار با کیفیتی استفاده کردند که دو محقق غربی به نامهای کریستیان رُبَن و سرجیو نویا نوسدا در سال ۲۰۰۴ میلادی، با استفاده از تکنیک ماوراء بنفش تهیه کرده بودند و در آن می‌شد لایۀ زیرین رو از لایۀ رویی بازشناسی و بازخوانی کرد.

    تاریخ گذاری مصحف صنعاء۱: از زمانی که جان ونزبرو، دیدگاه خود مبنی بر تدوین بسیار دیرهنگام متن کنونی از قرآن در اواخر قرن دوم هجری را مطرح ساخت، تاکنون نزدیک به ۳۰ آزمایش تاریخ گذاری بر روی مصاحف مختلف حجازی و کوفی کهن صورت گرفته تا تاریخ تقریبی این متون را مشخص کند. دست کم ۵ آزمایش کربن ۱۴ (دو تا از سوی بهنام صادقی و سه تا از سوی کریستیان رُبَن) بر روی بخش‌های مختلف مصحف صنعاء۱ انجام شده است.

    علاوه بر شواهد فراوان کهن خط شناسی در برخی مصاحف حجازی از جمله مصحف صنعاء۱ در یمن، انجام آزمایش‌های متعدد کربن ۱۴ بر روی این نسخه نیز اکنون نشان می‌دهد که ما شمار قابل توجهی نسخه‌های قرآنی از نیمۀ نخست قرن اول هجری در اختیار داریم که برخلاف دیدگاه ونزبرو، وجود متن قرآن (همراه با اختلاف قرائات) را در نیمۀ نخست سدۀ نخست هجری اثبات می‌کند.


    يكشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۲۹
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت