یکی از مهمترین وجوه پیوند و تبادل میان تفاسیر شیعه و سنی، روایات تفسیری ائمه علیهم السلام و نقل آن در تفاسیر اهل سنت است.1 توجه به این امر در دورههای مختلف تاریخ تفسیر اهل سنت و در میان مفسران با گرایشهای مختلف تفسیری از تنوع و شدت و ضعف برخوردار بوده است. بیشترین نقل از امامان شیعه در تفاسیر اهل سنت، روایات تفسیری امام علی علیه السلام است. از آنجا که مفسران کهن اهل سنت امام علی علیه السلام را یکی از کبار صحابه دانستهاند، طبیعتاً اقوال تفسیری بسیار بیشتری در قیاس با سایر ائمه شیعه از ایشان ذکر کردهاند. اغلب این منقولات طرق و اسانید غیر شیعی دارند. با این همه، در مقالۀ حاضر به بررسی نقل روایات صادقین علیهما السلام در تفاسیر اهل سنت خواهیم پرداخت. از آنجا که بدنۀ اصلی روایات تفسیری شیعه از صادقین علیهما السلام است، اصل، میزان و نحوۀ توجه مفسران کهن اهل سنت به روایات تفسیری صادقین علیهما السلام و مقایسۀ مضامین آنها با روایات و طرق شیعی میتواند جوانب مهمی از تاریخ تفسیر شیعه و سنی در قرون نخست را آشکار کند.
نقل روایات امامان شیعه و اصحاب ایشان در منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت امری است که تاکنون به دقت و با توجه با تمام جوانب مورد بررسی قرار نگرفته است. پارهای از مطالعات و تحقیقات به مباحثی نزدیک به این موضوع پرداختهاند. فیالمثل آیة الله رضا استادی در مقالهای به بررسی نقل اسباب نزول مرتبط با اهل البیت و ولایت در تفسیر طبری پرداخته است.2 همچنین شناسایی راویان مشترک روایات شیعه و سنی در منابع حدیثی و فقهی فریقین نیز مورد توجه برخی محققان بوده است.3 مقالۀ حاضر قصد بررسی چنین منقولاتی را در زمینۀ تفسیر قرآن، آنهم تنها در قدیمترین منابع تفسیری اهل سنت تا پایان قرن ششم هجری را دارد. بدیهی است در تکمیل هر مبحث، گاه ناگزیر از پیجویی روایات در منابع متأخر تفسیری شیعه و سنی هم خواهم بود.4
قدیمترین تفاسیر اهل سنت چون ابنعباس، مجاهد، ضحاک، سفیان ثوری و ... به صورت اصلی و اصیل به دست ما نرسیده است. در تفسیر عبدالله بن وهب (م 197 ق) که برگرفته از الجامع اوست، قریب 10 روایت از امام علی بن ابیطالب علیه السلام به طرق اهل سنت ذکر شده، اما روایتی از صادقین علیهما السلام نیامده است. در مقالۀ حاضر، با مرور بیست تفسیر مهم اهل سنت طی قرون دوم تا ششم، خواهم کوشید بخش اعظم روایات منسوب به صادقین علیهما السلام را که در تفاسیر اهل سنت آمده است، گردآوری و برخی از آنها را در دیگر منابع شیعه و سنی بازیابی و تحلیل کنم. طبیعی است با توجه به اهمیت طبری در تاریخِ تفسیر اهل سنت، سهم بیشتری به منقولات طبری از صادقین علیهما السلام در این تفسیر تعلق خواهد گرفت. این تفاسیر عبارتند از:
1. مقاتل بن سلیمان (م 150 ق)
2. فرّاء (م 207 ق)
3. عبدالرزّاق صنعانی (م 210 ق)
4. ابوعبید قاسم بن سلّام (م 224 ق)
5. طبری (م 310 ق)
6. ابنابی حاتم (م 327 ق)
7. سجستانی (م 316 ق)
8. نحّاس (م 338 ق)
9. ابوبکر جَصّاص (م 370 ق)
10. ابواللیث سمرقندی (م 373 ق)
11. سُلَمی (م 412 ق)
12. ثعلبی (م 428 ق)
13. ماوردی (م 450 ق)
14. واحدی نیشابوری (م 468 ق)
15. سمعانی (م 489 ق)
16. زمخشری (م 538 ق)
17. ابنعطیة (م 541 ق)
18. محمود بن ابیالحسن نیشابوری (م بعد از 553 ق)
19. ابنالجوزی (م 597 ق)
20. فخرالدین رازی (م 606 ق)
نقطۀ مقابل این رویکرد را نقل روایات صحابه و تابعین در تفاسیر شیعه را میتوان دانست که در تفاسیر کهن شیعه بهکلی غائب است اما پس از شیخ طوسی به امری رایج ــ جز در میان اخباریان ــ تبدیل میشود.
نقل روایات امامان شیعه و اصحاب ایشان در منابع تفسیری و حدیثی اهل سنت امری است که تاکنون به دقت و با توجه با تمام جوانب مورد بررسی قرار نگرفته است. پارهای از مطالعات و تحقیقات به مباحثی نزدیک به این موضوع پرداختهاند. فیالمثل آیة الله رضا استادی در مقالهای به بررسی نقل اسباب نزول مرتبط با اهل البیت و ولایت در تفسیر طبری پرداخته است.2
رضا استادی، «اهل بیت رسالت در تفسیر طبری»، کیهان اندیشه، شمارۀ 25، 1368 شمسی. مقالۀ آیت الله استادی همانند دیگر آثاری که در ادامه معرفی میشوند، به موضوع نقل خود روایات ائمه ــ ولو از طرق و اسانید غیر شیعی ــ نمیپردازد، بلکه درصدد اثبات آن است که طبری در نقل فضائل اهل بیت علیهم السلام در تفسیر خود جانب اعتدال را رعایت نکرده و عمداً منقولات صحابه و روایات تفسیری در شأن و منزلت ایشان را نادیده گرفته است.
حسین عزیزی، پرویز رستگار، و یوسف بیات، راویان مشترک: پژوهشی در بازشناسی راویان مشترک شیعه و اهل سنت، قم: بوستان کتاب، 1380.
چند اثر زیر اندک مشابهتی با موضوع مقالۀ حاضر دارند که برای نشان دادن تفاوت، از آنها یاد میکنیم:
1. قراءات اهل البیت علیهم السلام القرآنیة، مجیب الرفیعی، قم: دارالغدیر، 1424 ق/ 1382 ش/2003 م. 140ص. این اثر تنها به منقولات برخی از کتب تفسیری و علوم قرآنی اهل سنت از مباحث اختلاف قرائات قرآنی منقول از ائمه پرداخته است. مجموعۀ منقولات این کتاب درباب قرائات اهل بیت علیهم السلام بسیار ناقص است.
2. أحادیث أهل البیت (ع) عن طرق أهل السنة، مهدی الحسینی الروحانی، قم: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، موسسة النشر الاسلامی، 1421/ 1379. 7 جلد.
3. ائمة اهل البیت علیهم السلام فی کتب اهل السنة، الشیخ حکمت الرحمة، قم: مؤسسة الکوثر للمعارف الاسلامیة، 1383 ش/ 2004 م. 491ص. این کتاب در یازده فصل تدوین یافته، در هر فصل، مؤلف، به گردآوری منقولات کتب مختلف رجال، حدیث، تاریخ، و تفسیر اهل سنت راجع به امامان شیعه پرداخته است. فصول اول و دوم حاوی مناقب امام علی و حسنین علیهم السلام در منابع اهل سنت است و فصول بعدی بیشتر به ذکر احوال و مناقب امامان شیعه از نگاه عالمان اهل سنت در کتب قدیم و گاه متأخر است. لذا این اثر نیز هیچگونه همپوشانی با تحقیق حاضر ندارد.
4. اهل البیت فی تفسیر الثعلبی: ما روی عنهم و ما روی فیهم، عادل کعبی، قم: دلیل ما، 1381. بخش عمدۀ این کتاب به ذکر روایات وارده در شأن و فضیلت اهل البیت علیهم السلام اختصاص یافته است. در مقابل، بخش کمی از آن به گردآوری روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام در تفسیر ثعلبی میپردازد که در تحقیق حاضر با دقت بیشتری انجام گرفته است.
5. أهل البیت فی تفاسیر أهل السنة، نزار الحسن، قم: المجمع العالمی لاهل البیت (ع)، ۱۴۲۸ ق/ ۱۳۸۶ ش. این اثر به بررسی تفاسیری چون طبری، ثعلبی، بغوی، زمخشری، فخرالدین رازی، بیضاوی، قرطبی، ابنكثیر، سیوطی، تفسیر روح البیان، تفسیر روح المعانی، و تفسیر القاسمی میپردازد که بیش از نیمی از آنها تفاسیر متأخر و معاصر بهشمار میآیند. بهعلاوه از آنجا که مؤلف کتاب، قصد نشان دادن فضائل اهل بیت از زبان و منقولات راویان اهل سنت را دارد، به ندرت روایتی از صادقین علیهما السلام نقل میکند.
القرآن و فضائل اهل البیت، محمد صالحی اندیمشكی، قم: انتشارات ذوی القربی، 1383 ش. تقریباً اغلب منابع این کتاب، آثار شیعه است و موضوع کتاب صرفاً روایات وارده در شأن اهل البیت علیهم السلام است. بنابراین در موضوع بحث این نوشتار، هیچ مساهمتی ندارد.
1. قراءات اهل البیت علیهم السلام القرآنیة، مجیب الرفیعی، قم: دارالغدیر، 1424 ق/ 1382 ش/2003 م. 140ص. این اثر تنها به منقولات برخی از کتب تفسیری و علوم قرآنی اهل سنت از مباحث اختلاف قرائات قرآنی منقول از ائمه پرداخته است. مجموعۀ منقولات این کتاب درباب قرائات اهل بیت علیهم السلام بسیار ناقص است.
2. أحادیث أهل البیت (ع) عن طرق أهل السنة، مهدی الحسینی الروحانی، قم: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، موسسة النشر الاسلامی، 1421/ 1379. 7 جلد.
3. ائمة اهل البیت علیهم السلام فی کتب اهل السنة، الشیخ حکمت الرحمة، قم: مؤسسة الکوثر للمعارف الاسلامیة، 1383 ش/ 2004 م. 491ص. این کتاب در یازده فصل تدوین یافته، در هر فصل، مؤلف، به گردآوری منقولات کتب مختلف رجال، حدیث، تاریخ، و تفسیر اهل سنت راجع به امامان شیعه پرداخته است. فصول اول و دوم حاوی مناقب امام علی و حسنین علیهم السلام در منابع اهل سنت است و فصول بعدی بیشتر به ذکر احوال و مناقب امامان شیعه از نگاه عالمان اهل سنت در کتب قدیم و گاه متأخر است. لذا این اثر نیز هیچگونه همپوشانی با تحقیق حاضر ندارد.
4. اهل البیت فی تفسیر الثعلبی: ما روی عنهم و ما روی فیهم، عادل کعبی، قم: دلیل ما، 1381. بخش عمدۀ این کتاب به ذکر روایات وارده در شأن و فضیلت اهل البیت علیهم السلام اختصاص یافته است. در مقابل، بخش کمی از آن به گردآوری روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام در تفسیر ثعلبی میپردازد که در تحقیق حاضر با دقت بیشتری انجام گرفته است.
5. أهل البیت فی تفاسیر أهل السنة، نزار الحسن، قم: المجمع العالمی لاهل البیت (ع)، ۱۴۲۸ ق/ ۱۳۸۶ ش. این اثر به بررسی تفاسیری چون طبری، ثعلبی، بغوی، زمخشری، فخرالدین رازی، بیضاوی، قرطبی، ابنكثیر، سیوطی، تفسیر روح البیان، تفسیر روح المعانی، و تفسیر القاسمی میپردازد که بیش از نیمی از آنها تفاسیر متأخر و معاصر بهشمار میآیند. بهعلاوه از آنجا که مؤلف کتاب، قصد نشان دادن فضائل اهل بیت از زبان و منقولات راویان اهل سنت را دارد، به ندرت روایتی از صادقین علیهما السلام نقل میکند.
القرآن و فضائل اهل البیت، محمد صالحی اندیمشكی، قم: انتشارات ذوی القربی، 1383 ش. تقریباً اغلب منابع این کتاب، آثار شیعه است و موضوع کتاب صرفاً روایات وارده در شأن اهل البیت علیهم السلام است. بنابراین در موضوع بحث این نوشتار، هیچ مساهمتی ندارد.
قدیمترین تفاسیر اهل سنت چون ابنعباس، مجاهد، ضحاک، سفیان ثوری و ... به صورت اصلی و اصیل به دست ما نرسیده است. در تفسیر عبدالله بن وهب (م 197 ق) که برگرفته از الجامع اوست، قریب 10 روایت از امام علی بن ابیطالب علیه السلام به طرق اهل سنت ذکر شده، اما روایتی از صادقین علیهما السلام نیامده است. در مقالۀ حاضر، با مرور بیست تفسیر مهم اهل سنت طی قرون دوم تا ششم، خواهم کوشید بخش اعظم روایات منسوب به صادقین علیهما السلام را که در تفاسیر اهل سنت آمده است، گردآوری و برخی از آنها را در دیگر منابع شیعه و سنی بازیابی و تحلیل کنم. طبیعی است با توجه به اهمیت طبری در تاریخِ تفسیر اهل سنت، سهم بیشتری به منقولات طبری از صادقین علیهما السلام در این تفسیر تعلق خواهد گرفت. این تفاسیر عبارتند از:
1. مقاتل بن سلیمان (م 150 ق)
2. فرّاء (م 207 ق)
3. عبدالرزّاق صنعانی (م 210 ق)
4. ابوعبید قاسم بن سلّام (م 224 ق)
5. طبری (م 310 ق)
6. ابنابی حاتم (م 327 ق)
7. سجستانی (م 316 ق)
8. نحّاس (م 338 ق)
9. ابوبکر جَصّاص (م 370 ق)
10. ابواللیث سمرقندی (م 373 ق)
11. سُلَمی (م 412 ق)
12. ثعلبی (م 428 ق)
13. ماوردی (م 450 ق)
14. واحدی نیشابوری (م 468 ق)
15. سمعانی (م 489 ق)
16. زمخشری (م 538 ق)
17. ابنعطیة (م 541 ق)
18. محمود بن ابیالحسن نیشابوری (م بعد از 553 ق)
19. ابنالجوزی (م 597 ق)
20. فخرالدین رازی (م 606 ق)
- نقطۀ مقابل این رویکرد را نقل روایات صحابه و تابعین در تفاسیر شیعه را میتوان دانست که در تفاسیر کهن شیعه بهکلی غائب است اما پس از شیخ طوسی به امری رایج ــ جز در میان اخباریان ــ تبدیل میشود.
- رضا استادی، «اهل بیت رسالت در تفسیر طبری»، کیهان اندیشه، شمارۀ 25، 1368 شمسی. مقالۀ آیت الله استادی همانند دیگر آثاری که در ادامه معرفی میشوند، به موضوع نقل خود روایات ائمه ــ ولو از طرق و اسانید غیر شیعی ــ نمیپردازد، بلکه درصدد اثبات آن است که طبری در نقل فضائل اهل بیت علیهم السلام در تفسیر خود جانب اعتدال را رعایت نکرده و عمداً منقولات صحابه و روایات تفسیری در شأن و منزلت ایشان را نادیده گرفته است.
- حسین عزیزی، پرویز رستگار، و یوسف بیات، راویان مشترک: پژوهشی در بازشناسی راویان مشترک شیعه و اهل سنت، قم: بوستان کتاب، 1380.
- چند اثر زیر اندک مشابهتی با موضوع مقالۀ حاضر دارند که برای نشان دادن تفاوت، از آنها یاد میکنیم:
1. قراءات اهل البیت علیهم السلام القرآنیة، مجیب الرفیعی، قم: دارالغدیر، 1424 ق/ 1382 ش/2003 م. 140ص. این اثر تنها به منقولات برخی از کتب تفسیری و علوم قرآنی اهل سنت از مباحث اختلاف قرائات قرآنی منقول از ائمه پرداخته است. مجموعۀ منقولات این کتاب درباب قرائات اهل بیت علیهم السلام بسیار ناقص است.
2. أحادیث أهل البیت (ع) عن طرق أهل السنة، مهدی الحسینی الروحانی، قم: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم، موسسة النشر الاسلامی، 1421/ 1379. 7 جلد.
3. ائمة اهل البیت علیهم السلام فی کتب اهل السنة، الشیخ حکمت الرحمة، قم: مؤسسة الکوثر للمعارف الاسلامیة، 1383 ش/ 2004 م. 491ص. این کتاب در یازده فصل تدوین یافته، در هر فصل، مؤلف، به گردآوری منقولات کتب مختلف رجال، حدیث، تاریخ، و تفسیر اهل سنت راجع به امامان شیعه پرداخته است. فصول اول و دوم حاوی مناقب امام علی و حسنین علیهم السلام در منابع اهل سنت است و فصول بعدی بیشتر به ذکر احوال و مناقب امامان شیعه از نگاه عالمان اهل سنت در کتب قدیم و گاه متأخر است. لذا این اثر نیز هیچگونه همپوشانی با تحقیق حاضر ندارد.
4. اهل البیت فی تفسیر الثعلبی: ما روی عنهم و ما روی فیهم، عادل کعبی، قم: دلیل ما، 1381. بخش عمدۀ این کتاب به ذکر روایات وارده در شأن و فضیلت اهل البیت علیهم السلام اختصاص یافته است. در مقابل، بخش کمی از آن به گردآوری روایات منقول از اهل بیت علیهم السلام در تفسیر ثعلبی میپردازد که در تحقیق حاضر با دقت بیشتری انجام گرفته است.
5. أهل البیت فی تفاسیر أهل السنة، نزار الحسن، قم: المجمع العالمی لاهل البیت (ع)، ۱۴۲۸ ق/ ۱۳۸۶ ش. این اثر به بررسی تفاسیری چون طبری، ثعلبی، بغوی، زمخشری، فخرالدین رازی، بیضاوی، قرطبی، ابنكثیر، سیوطی، تفسیر روح البیان، تفسیر روح المعانی، و تفسیر القاسمی میپردازد که بیش از نیمی از آنها تفاسیر متأخر و معاصر بهشمار میآیند. بهعلاوه از آنجا که مؤلف کتاب، قصد نشان دادن فضائل اهل بیت از زبان و منقولات راویان اهل سنت را دارد، به ندرت روایتی از صادقین علیهما السلام نقل میکند.
القرآن و فضائل اهل البیت، محمد صالحی اندیمشكی، قم: انتشارات ذوی القربی، 1383 ش. تقریباً اغلب منابع این کتاب، آثار شیعه است و موضوع کتاب صرفاً روایات وارده در شأن اهل البیت علیهم السلام است. بنابراین در موضوع بحث این نوشتار، هیچ مساهمتی ندارد.
دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۹:۴۶
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
جهت یادآوری عرض می کنم کتاب "بررسی در نقل روایات اهل بیت (ع) در تفسیر "الدر المنثور" سیوطی" در همین موضوع نگاشته شده توسط نرگس نطقی در سال 91 به طبع رسیده است که البته مربوط به دوره قرون اولیه هجری نمی باشد.
سلام و سپاس از یادآوری تان
بله وقتی به قرون بعدی می رسیم، تعداد این روایات، به ویژه در آثاری چون الدر المنثور بسیار فراوان تر می شود.