مصحف صنعاء1 و مسئلۀ خاستگاه قرآن
نوشتۀ بهنام صادقی و محسن گودرزی؛ ترجمۀ مرتضی کریمینیا
چاپ اول، تهران: هرمس، پاییز 1400. 413 ص.
شابک: 0-269-456-600-978
در سال 1972 میلادی/ 1351 شمسی، کارگرانی که مشغول تعمیر و بازسازی بخشی از دیوار غربی و سقف مسجد جامع صنعا در یمن بودند، با صحنهای شگفت مواجه شدند. این دیوار در اثر بارندگی سیل آسای سال قبل صدمه دیده و تخریب شده بود. به ناگاه ایشان در فضایی مابین سقف و دیوارهای فوقانی ساختمان مسجد، به شمار زیادی از اوراق پوستی و کاغذی برخوردند که از مدتها پیش در آنجا رها شده، و بسیاری از آنها در اثر گذشت زمان و رطوبت، دچار فرسودگی شده بودند. با هماهنگی ادارۀ اوقاف، این اوراق پوستی و کاغذی به مکانی دیگر منتقل شدند و رایزنی برای شناسایی و دسته بندی آنها آغاز شد.
بنا بر رسمی کهن در سنت اسلامی، مسلمانان قرآنها و برگهای فرسودۀ قرآنی را به جهت احترام دور نمیریختند، بلکه معمولاً آنها را در مکانی محصور و محفوظ در یکی از بناهای مذهبی میگذاشتند. مشابه این کار در جنیزه یا گنیزاهای یهودی هم به منظور حفاظت از اوراق کتب دینی قدیمی انجام میگرفته است. بیشتر اوراق کشف شده در جامع صنعاء، قرآن بود، اما شماری کتب دیگر از جمله متونی تفسیری و حدیثی (مجموعاً در حدود 150 برگه) نیز در این میان یافت شد. این قرآنها ــ برخی پوستی، و شماری بر روی کاغذ ــ با خطوط مختلف (حجازی یا مایل، کوفی، کوفی مشرقی، و نَسخ) و از دورانهای مختلف تاریخ بهجا مانده بودند. شمار این اوراق قرآنی را از 12000 تا 15000 برگه گفتهاند؛ این تعداد برگه به حدود 950 تا 1000 نسخۀ قرآنی تعلق داشتند. از برخی مصاحف قرآنی چند برگ معدود، و از دیگر نسخهها گاه تا 50 برگ به دست آمده بود، اما هیچ قرآنی کامل نبود. اکنون به چند کار ضروری حاجت افتاد: شناسایی و تفکیک اوراق مشابه و متعلق به یک قرآن؛ دستهبندی و شمارهگذاری هر یک از مجموعهها؛ مرمت و بازسازی برگههای آسیب دیده؛ و تصویربرداری از نسخهها.
نوشتۀ بهنام صادقی و محسن گودرزی؛ ترجمۀ مرتضی کریمینیا
چاپ اول، تهران: هرمس، پاییز 1400. 413 ص.
شابک: 0-269-456-600-978
در سال 1972 میلادی/ 1351 شمسی، کارگرانی که مشغول تعمیر و بازسازی بخشی از دیوار غربی و سقف مسجد جامع صنعا در یمن بودند، با صحنهای شگفت مواجه شدند. این دیوار در اثر بارندگی سیل آسای سال قبل صدمه دیده و تخریب شده بود. به ناگاه ایشان در فضایی مابین سقف و دیوارهای فوقانی ساختمان مسجد، به شمار زیادی از اوراق پوستی و کاغذی برخوردند که از مدتها پیش در آنجا رها شده، و بسیاری از آنها در اثر گذشت زمان و رطوبت، دچار فرسودگی شده بودند. با هماهنگی ادارۀ اوقاف، این اوراق پوستی و کاغذی به مکانی دیگر منتقل شدند و رایزنی برای شناسایی و دسته بندی آنها آغاز شد.
بنا بر رسمی کهن در سنت اسلامی، مسلمانان قرآنها و برگهای فرسودۀ قرآنی را به جهت احترام دور نمیریختند، بلکه معمولاً آنها را در مکانی محصور و محفوظ در یکی از بناهای مذهبی میگذاشتند. مشابه این کار در جنیزه یا گنیزاهای یهودی هم به منظور حفاظت از اوراق کتب دینی قدیمی انجام میگرفته است. بیشتر اوراق کشف شده در جامع صنعاء، قرآن بود، اما شماری کتب دیگر از جمله متونی تفسیری و حدیثی (مجموعاً در حدود 150 برگه) نیز در این میان یافت شد. این قرآنها ــ برخی پوستی، و شماری بر روی کاغذ ــ با خطوط مختلف (حجازی یا مایل، کوفی، کوفی مشرقی، و نَسخ) و از دورانهای مختلف تاریخ بهجا مانده بودند. شمار این اوراق قرآنی را از 12000 تا 15000 برگه گفتهاند؛ این تعداد برگه به حدود 950 تا 1000 نسخۀ قرآنی تعلق داشتند. از برخی مصاحف قرآنی چند برگ معدود، و از دیگر نسخهها گاه تا 50 برگ به دست آمده بود، اما هیچ قرآنی کامل نبود. اکنون به چند کار ضروری حاجت افتاد: شناسایی و تفکیک اوراق مشابه و متعلق به یک قرآن؛ دستهبندی و شمارهگذاری هر یک از مجموعهها؛ مرمت و بازسازی برگههای آسیب دیده؛ و تصویربرداری از نسخهها.
متن کامل مقدمه را از اینجا دریافت کنید
يكشنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۲:۲۳