انتشار یافته در: مجلۀ آینۀ پژوهش، سال ۳۲، ش ۱، شمارۀ پیاپی ۱۸۷، فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۰، ص 356-360.
ابوالحسن محمد بن علی بن الشاه از مشایخ (احتمالاً) سنّی شیخ صدوق (م 381 ق) است که در منطقۀ خراسان بزرگ میزیسته است. نام کامل و دقیق وی را باید ابوالحسن محمد بن علی بن الشاه التمیمی المروزی بدانیم. شیخ صدوق در کتاب خصال خود، بیش از 20 روایت، و در التوحید خود، روایاتی چند از جمله حدیث «سلسلة الذهب» را از او نقل میکند. روایات صدوق از وی در دیگر آثارش چون اکمال الدین و عیون اخبار الرضا، نیز فراوان است. مرحوم آیة الله خویی در معجم رجال الحدیث (ج 17/ ص 352، شمارۀ 11329) وی را چنین معرفی میکند: «محمد بن علی الشاه. الفقیه، أبوالحسن المروزی: من مشایخ الصدوق (قدس سره).» کنیۀ او در بسیاری از آثار چاپ شدۀ ابنبابویه، «ابوالحسین» آمده است که به نظر میرسد تصحیفی از ابوالحسن باشد.
لقب مروزی و مرورودی که در برخی آثار تاریخی و حدیثی کهن در ادامۀ نام ابوالحسن محمد بن علی بن الشاه آمده است، نشان میدهد که او ساکن مرو بوده است. اتفاقاً شیخ صدوق گاه تصریح میکند که روایتی از او را در مرو سماع کرده است. سمعانی (م 562 ق) در الانساب (چاپ حیدآباد، ج 12/ص 200) او و نوهاش، ابونصر أحمد بن محمد بن على بن الشاه، صاحب كتاب الفوائد والموائد را در شمار مشاهیر اهل مرو (مروَالرُّوذ) میشمارد. با این همه، شواهدی در دست است که وی در شهرهای مختلف خراسان بزرگ، شامات، صور، و حتی انطاکیه (در ترکیۀ کنونی) و مصر نیز تردد و سماع حدیث داشته است. مثلا ابنالنجار (م 643 ق) در ذیل تاریخ بغداد مینویسد: «أنبأنا أَبُو الْحُسَینِ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی بْنِ الشاه، حدّثنا أبو بكر محمد بن إبراهیم البغدادی بأنطاكیة» و دانی (م 444 ق) در السنن الواردة فی الفتن (ج 6/ص 1284) از او با یک واسطه نقل میکند که نشان میدهد وی در مصر سماع حدیث میکرده است: «حَدَّثَنَا عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ خَالِدٍ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِی بْنِ الشَّاهِ الْمَرْوَزِی، بِهَا، حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَزِیزِ بْنِ عَبْدِ الْخَالِقِ، بِمِصْرَ، ...».
بهجز شیخ صدوق در اواخر قرن چهارم هجری، برخی منابع قرآنی، تفسیری، و حدیثی در قرن پنجم از او مستقیماً یا با واسطه روایاتی نقل میکنند. برخی از این روایات، عجیب و غریباند و از سوی منتقدان بعدی مردود شمرده شدهاند. او احتمالا همان کسی است که مستغفری (م 432 ق) در فضائل القرآن (ج 2/ص 843) از وی روایتی نقل میکند: «قال أبو عبد الله الحافظ:، حَدَّثَنا أبو الحسین محمد بن علی بن الشاه بن جناح التمیمی، حَدَّثَنا أبو إسحاق إبراهیم بن محمد الخواص بآمد ...» مفسر بزرگ نیشابور، ابواسحاق ثعلبی (م 438 ق) نیز با یک واسطه از او روایتی نقل میکند: «وسمعت أبا القاسم بن حبیب یقول: سمعت أبا الحسن محمد بن علی بن الشاه یقول: سمعت أبا عبد الله محمد بن علی بن حمدان یقول: سمعت الحجاج بن عبد الكریم یقول: خرجت من بلخ فی طلب إبراهیم بن أدهم فرأیته بحمص فی أتون یسجّرها فسلّمت علیه وسألته عن حاله، فردّ علی السلام وسألنی عن حالی وحال أقربائه، ... » (الكشف والبیان عن تفسیر القرآن، ج 7/ص 167).
احتمالاً دقیقترین و مفصلترین روایت از حیات وی را باید گزارش ابنعساکر (م 571 ق) بدانیم که نشان میدهد فرزندش أبوالقاسم إبراهیم بن محمد بن علی، و نوهاش أبو نصر أحمد بن الحسن بن محمد بن علی المروروذی در شمار شاگردان و راویان وی بودهاند و او خود در مناطق مختلف جهان اسلام از جمله شهرهای شامات و مصر سماع حدیث کرده است. وی مینویسد: «محمد بن علی بن الشاه بن جناح أبو الحسن التمیمی المروروذی سمع أبا الفضل محمد بن عبد الله بن أحمد القصار بصور وأبا الحسن داود بن سلیمان بن مصحح العسقلانی بعسقلان وأبا طالب عمر بن الربیع الخشاب بمصر وأحمد ابن محمد بن عمر القرشی وأبا الحسن خیثمة بن سلیمان بأطرابلس. روى عنه ابنه أبو القاسم إبراهیم بن محمد بن علی وابن ابنه أبو نصر أحمد بن الحسن بن محمد بن علی المروروذی أخبرنا أبو صالح ذكوان بن سیار بن محمد بن أبی محمد بن أبی القاسم الدهان بهراة أنبأنا أبو عاصم الفضیل بن یحیى بن الفضیل الفضیلی أنبأنا أبو القاسم إبراهیم بن محمد بن علی بن الشاه بن جناح التمیمی المروروذی قدم علینا هراة ثنا الشیخ الوالد أبو الحسین محمد بن علی بن الشاه التمیمی ثنا أبو الفضل محمد بن عبد الله بن أحمد القصار بصور ثنا مقدام بن داود بن تلید الرعینی ثنا عثمان بن صالح السهمی ثنا عبد الله بن لهیعة عن عمرو بن شعیب عن أبیه عن جده أن رسول الله (صلى الله علیه وسلم) قال إنّ الله عزّ وجلّ یحب الفصل فی كل شئ حتى فی الصلاة» (ابنعساکر، تاریخ دمشق، ج 54/ ص 318).
وقف قرآنی در سال 401 قمری بر قاریان نوقان در مشهد
از سال وفات ابوالحسن محمد بن علی بن الشاه التمیمی المروزی اطلاع دقیقی نداریم، اما وقفنامۀ قرآنی در کتابخانۀ آستان قدس رضوی نشان میدهد که وی در سال 401 هجری زنده بوده است. در این سال وی قرآنی کامل در سی پارۀ مجزا را بر قاریان نوقان مشهد وقف کرده است: متن وقفنامۀ وی که تنها یک جزء اکنون در کتابخانۀ آستان قدس رضوی باقی مانده، چنین است:
«هذا الجامع و هو ثلثون جزوا وقف علی قرّاء القرآن بالنوقان وقفه ابوالحسن بن ابیعلی بن الشاه تقبل الله ذلک منه وقف لا یباع و لا یوهب و لا یورث الی ان یرث الله الارض و من علیها و هو خیر الوارثین و ذلک فی شهور سنة احدی و اربع مایة».
این تنها بخش باقی مانده از آن قرآن سی پارۀ موقوفه، جزء نخست قرآن، حاوی 34 برگ از آغاز قرآن تا میانۀ آیۀ 136 بقره است. این قرآن به خط نَسخی قدیمی و اولیه است. اغلب حروف و کلمات در آن نقطهگذاری شده، و اِعراب آیات به شیوۀ موسوم به ابوالاسودی با نقاط رنگی شنگرف مشخص شده است. افزون بر این، گاه بر روی برخی حروف، دوایری سبزرنگ، در اشاره به برخی موارد اختلاف قرائت قرار داده شده است. متن نسخه از هر گونه علامت برای مشخص کردن انتهای آیات خالی است، اما دسته بندی دهتایی آیات (اصطلاحاً تعشیر) در حاشیۀ صفحه با درج شمسهای ساده (یک دایره توپر در وسط و نُه دایره در اطراف آن) مشخص شده است. نسخه حاوی برخی سهوهای کاتب و نیز افتادگیهای متنی است که اغلب اصلاح و تدارک شدهاند. برخی دستکاریها برای تغییر قرائت متن نسخه نیز در جای جای نسخه بهچشم میخورد.
گونهای علامت گذاری ابتدایی برای نشان دادن مواضع وقف با بکارگیری دوایری آبی رنگ در این نسخه دیده میشود. بهدرستی معلوم نیست که این دوایر در چه زمانی به متن نسخه افزوده شده است، اما مشابه این امر را در سایر قرآنهای موجود در خراسان و وقفیات کهن آستان قدس رضوی میتوان یافت. در این شیوۀ ابتدایی، دوایر آبیرنگ در پایان اغلب آیات و نیز در میانۀ آیات بلند، جایی که معنا استقلال کاملی مییابد، قرار داده شده است.
بر خلاف بسیاری از واقفان قدیم در خراسان، وی قرآن خود را بر مکان خاصی چون مساجد شهر یا مرقد امام رضا علیه السلام وقف نکرده، بلکه آن را بر قاریان قرآن در منطقۀ نوقان (در مشهد کنونی) وقف کرده است. نوقان که در قدیم قصبهای کوچک از بلاد خراسان بوده و مرقد امام رضا علیه السلام در آن قرار داشته، اکنون تنها نام محله و خیابانی قدیمی در مشهد است. نکتۀ جالب آنکه در میان ضبطهای مختلفی که در منابع تاریخی برای این مکان (از جمله نوقان، نوغان، نوکان و نُوْکان) آمده است، وقفنامۀ یادشده قدیمترین سند مکتوب است که ضبط نوقان را در پایان قرن چهارم تأیید میکند.
خاستگاه کتابت نسخه کجاست؟ نمیتوان گفت ابوالحسن محمد بن علی بن شاه تمیمی مروزی این نسخۀ قرآنی را طی سفرهای خود از مناطق دیگر جهان اسلام به خراسان آورده و سپس وقف کرده، چراکه سبک کتابت حروف در این نسخه کاملاً ایرانی است. بنابراین باید آن را مکتوب در خراسان دانست. کاتب نسخه همانند قرآن نویسان ایرانی در قرون چهارم تا ششم هجری، در زیر حروفی چون ر، ط و گاه سین نقطه میگذارد. این همان شیوهای است که کاتب وقفنامه نیز از آن پیروی میکند.
نکتۀ پایانی دربارۀ تاریخ حیات واقف است. از تاریخ وفات ابوالحسن محمد بن علی بن الشاه در جایی نشانی نیافتهایم. اکنون که او از مشایخ صدوق (متوفای 381ق) است و قرآنی را بیست سال پس از وفات شاگردش وقف کرده است، دو احتمال را میتوان مطرح کرد: یا باید او از معمّرین بدانیم که دیرزمانی تا اوایل قرن پنجم هجری در قید حیات بوده است، یا آنکه بگوییم این نسخه را سالها پس از وفات او و بنا به وصیتش به مشهد آورده و وقف کردهاند که این امری باسابقه در میان نسخههای وقفی آستان قدس رضوی است. در این صورت دوم، دستخط وقفنامه دیگر متعلّق واقف نیست.
برگ آغازین از جزوۀ قرآنی ش 4403 در کتابخانۀ آستان قدس رضوی، وقف شده از سوی ابوالحسن محمد بن علی بن الشاه بر قاریان قرآن در نوقان مشهد در سال 401 هجری
پنجشنبه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۴۳