چکیده
نسخۀ 4289 در موزۀ ملی ایران در اصل قرآنی 14 پاره بر روی پوست از قرن سوم هجری بوده که برخلاف دیگر نسخههای کهن کوفی، احتمالاً کاتبی ایرانی داشته است. مقالۀ حاضر با بررسی جوانب مختلف این نسخه، میکوشد سه هدف جداگانه را تأمین کند.نخست بیان ویژگیهای کلی این نسخۀ کوفی مهم از قرن سوم هجری و تفاوت آن با دیگر نمونههای کوفی 7 سطری در قرن سوم، همراه با ارائه اطلاعاتی در خصوص دیگر اوراق و اجزای پراکندهای که در اصل متعلّق به همین قرآن بودهاند.
دوم آنکه نشان میدهد یک نسخۀ کوفی 7 سطری دیگر به شمارۀ 548 که دو دهه پیش از موزۀ پارس (شیراز) به سرقت رفته، تکهای دیگر از همین قرآن بوده که پس از سرقت در آغاز 1382 شمسی، اوراق مختلف آن در فاصلۀ سالهای 2004 تا 2020 میلادی، در حراجهای مختلف لندن (ساتبیز، کریستیز و بُنهامز) به فروش رسیده، و بخشهایی از آن اکنون به موزههایی چون لوور (پاریس)، لوور (ابوظبی)، متروپلیتن (نیویورک)، و موزۀ هنر اسلامی (دوحة) راه یافته است.
سوم آنکه نشان میدهد این قرآن کوفی بر خلاف تمام نمونه قرآنهای حجازی و کوفی قرون نخست، از سنت «کتابت پیوسته» یا پیوسته نگاری در کتابت حروف و کلمات پیروی نکرده است. این امر احتمالاً برخاسته از سبک خاص کاتبان ایرانی (خراسان و ماوراء النهر) است که شکستن کلمات در انتهای سطر را زشت و ناپسند میدانستهاند، و در قرآن نویسی به سبک کوفی ایرانی (مشرقی) طی قرون سوم تا هفتم هجری همواره از کتابت گسسته بهره بردهاند. مؤلف حدس میزند که این امر ناشی از پیوند فرهنگی مردم این مناطق با سنت کتابت به زبانهای ایرانی و غیر ایرانی در خراسان، ماوراء النهر و ترکستان پیش از اسلام بوده است که بر خلاف مناطق غربی، از کتابت پیوسته پیروی نمیکردهاند.
در پایان مقاله، فهرست و تصاویر برگهای یافت شده از قرآن مسروقۀ موزۀ پارس (شیراز) در حراجهای اروپایی و موزههای غربی ضمیمه شده است.
مقدمه:
موزۀ ملی ایران پس از گنجینۀ قرآنهای کتابخانۀ آستان قدس رضوی، مهمترین و متنوعترین مجموعه نسخههای کهن قرآنی را در خود جای داده است. تقریباً اغلب این نسخهها در دهۀ 1310 شمسی از بقعۀ شیخ صفی در اردبیل به تهران منتقل شد، با بازگشایی موزۀ ملی ایران (در آن زمان: ایران باستان) در این مکان نگهداری شد، و بعدها به بخش دوران اسلامی در موزۀ ملی ایران انتقال یافت. این مجموعه اکنون با دارا بودن بیش از 300 نسخه و برگنوشتۀ قرآنی از دورههای مختلف اسلامی، یکی از غنیترین مراکز قرآنی در ایران و جهان بهشمار میآید. بخش قابل توجهی از این نسخهها، قرآنهای کوفی و کوفی مشرقی متعلّق به قرون نخست هجری است که متأسفانه دسترسی پژوهشگران به آنها همچنان بسیار محدود و با دشواری همراه است. از این رو تاکنون، درباب این آثار مهم جهان اسلام، جز یک کاتالوگ تصویر از برخی نسخههای مهم و چند یادداشت پراکنده، چندان پژوهشی انتشار نیافته است. حتی فهرست میکروفیلمها و نسخ خطی موزۀ ملی ایران و نیز کاتالوگ قدیمی نمایشگاه برگزار شده از نسخههای قرآنی در سال 1328 در این موزه بسیار ناقص، و حاوی اشتباهات متعدد است. این امر اهمیت فهرست نویسی دقیق و بهروز آثار قرآنی در موزۀ ملی ایران را صدچندان میکند. مقالۀ حاضر، تلاشی برای بازشناسی دقیق یکی از نسخههای کوفی موزۀ ملی ایران و اجزای مفقود آن است که تاکنون اطلاعی دربارۀ آن انتشار نیافته است.نسخۀ ش 4289 در موزۀ ملی ایران، یکی از نسخههای مهم قرآن به خط کوفی از قرن سوم هجری است که دیگر اجزاء و برگهای آن را میتوان در موزههای و کتابخانههای ایران و سایر کشورهای جهان یافت. نظر به اهمیت این امر در نسخه شناسی قرآنی در این مقاله، به معرفی این اثر و دیگر پارههای متعلق به آن یا مشابه با آن میپردازیم. از آنجا که شناخت و بررسی نسخههای مشابه کوفی و نیز یافتن پارههای مختلف یک قرآن واحد، به نسخهشناسی قرآنی کمک بسیار میکند، در این مقاله میکوشم به مهمترین این موارد در خصوص نسخۀ 4289 اشاره کنم. ابتدا پارههای متعلق به این قرآن را معرفی کرده، سپس نسخههای مشابه با آن را شناسایی خواهیم کرد. با آنکه بسیاری از ویژگیهای نسخۀ 4289 موزۀ ملی ایران مطابق با سنت قرآن نویسی کوفی رایج در قرون سوم و چهارم است، اما برخی دیگر از آنها، از جمله عدم پیروی وی از سنّت «کتابت پیوسته»، مختصّ خود این نسخه و کاتب هنرمند آن است. تحلیلهای پایانی نشان میدهد این نسخه از قرآن یکی از نخستین تلاشهای احتمالاً ایرانی در ایجاد نوآوریهای تازه در قرآن نویسی کوفی بوده است که در قرون بعدی به پیدایش انواع مختلفی از کوفی ایرانی یا کوفی مشرقی انجامیده است.
پارۀ دیگری از نسخۀ 4289 موزۀ ملی ایران از اوایل دهۀ 1310 شمسی در موزۀ پارس (شیراز) با شمارۀ 548 نگهداری میشده است. نزدیک به 18 سال از سرقت این نسخۀ بسیار ارزشمند قرآن به خط کوفی در موزۀ پارس (شیراز) میگذرد. همگان از جمله مسئولان میراث فرهنگی، نهادهای انتظامی و امنیتی، و مدیران دو دهۀ اخیر در موزۀ پارس آن را فراموش کردهاند، چنانکه گویی هیچ سندی، تصویری، و اطلاعی از این اثر ملی که قرنها در ایران بوده و میراث ملی ما شمرده میشده، اکنون در دست نیست. برخلاف باورهای محلی و شایعات افواهی، این قرآن را مخالفان شیعه از موزۀ پارس به سرقت نبردهاند تا به جهت انتسابش به امیرالمؤمنین علی علیه السلام، آن را از بین ببرند، بلکه مانند تمام سرقتهای فرهنگی، انگیزۀ این عمل سودجویی مالی فرد یا افرادی در داخل و خارج از ایران بوده است. اندکی پس از سرقت مسلحانه در عصر روز 27 فروردین 1382 شمسی، این اثر از طریق دلالها به لندن رسید، و پس از گذشت یکی دو سال، دزدِ ساکن لندن با تصور اینکه احتمالاً همگان اصل اثر را فراموش کردهاند، جنایتکارانه این قرآن 172 برگی را به صورت برگ برگ در حراجهای مختلف لندن (ساتبیز، کریستیز، و بُنهامز) به فروش رسانید و از این راه نزدیک دست کم، یک و نیم میلیون پوند ثروت اندوزی کرد. او همچنان به فروش برگهای باقی مانده مشغول است! این مقاله همچنین تلاشی است برای ردیابی این اثر مهم قرآنی که اکنون پاره پاره گشته، فروخته شده، و هر تکهاش در گوشهای از دنیا در مجموعهای جا گرفته است.
انتشار یافته در: آینۀ پژوهش، سال 31، ش 184، مهر و آبان 1399، ص 111ـ177.
پنجشنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۰۰