kariminia.kateban.com, Articles by Morteza Karimi-Nia
چکیده: نسخۀ قرآنی شمارۀ 1200 در موزۀ آستانۀ حضرت معصومه (س) حاوی جزو سی‌ام قرآن به خط کوفی متأخر و مشرقی است. قریب 60 سال پیش، هنگام مرمت نسخه، نوشته‌ای در آغاز آن یافت شد که تاریخ کتابت آن را به سال 198 هجری و در عهد مامون عباسی می‌رسانید. از همین رو، برخی آن را قدیم‌ترین قرآن تاریخ‌دار، و ترقیم آغازین آن را اصیل دانسته‌اند. مقالۀ1این مقاله، بخشی از پژوهش مفصل‌تر من در باب این نسخه و سایر قرآن‌های کهن در موزۀ آستانۀ قم است. بر خود لازم می‌دانم از مسئولان و کارشناسان موزۀ آستانۀ مقدسۀ قم، به‌ویژه جناب حجة الاسلام و المسلمین سیدجعفر حجت کشفی و جناب آقای بهزاد یوسف‌زاده که در دستیابی من به این نسخه و تصاویر آن، نهایت همکاری را مبذول داشتند، سپاسگزاری کنم. حاضر ضمن مروری نسخه شناختی و متن شناسانه بر این اثر، نشان می‌دهد که تاریخ 198 برای کتابت این نسخه بر روی کاغذ، بسیار زودهنگام، و احتمالاً جعلی متأخر و افزوده شده به آغاز نسخه است. خط نسخه از سبک کوفی ایرانی و مکتب عثمان بن حسین وراق غزنوی پیروی می‌کند، اما در برخی جهات از دقت کافی برخوردار نیست؛ از جمله آنکه سهو و اشتباه کاتب در نگارش متن آیات بسیار زیاد است. همچنین رسم و هجای کلمات از املای قیاسی (رسم کامل و غیرعثمانی) پیروی می‌کند و قرائت نسخه نیز عمدتاً بر مبنای قرائت ابوعمرو بن علاء (قاری بصره) است. این‌ها همه ویژگی‌هایی است که تاریخ گذاری کتابت اصل نسخه را در اواخر قرن پنجم هجری موجّه و مقبول می‌سازد.
کلیدواژه: قرآن 1200؛ موزۀ آستانۀ مقدس قم؛ عثمان بن حسین وراق غزنوی؛ کوفی ایرانی؛ کوفی مشرقی؛ قرائت ابوعمرو

نسخۀ قرآنی 1200 در موزۀ آستانۀ حضرت معصومه (س)، نخستین بار در سال 1336 توجه جمعی از محققان و نسخه‌شناسان ایرانی را به خود جلب کرد.2 این نسخه در میان غربیان ظاهراً چندان شناخته شده نیست. تنها مارتین لینگز تصویری از آن را در کتاب شکوه کتابت و تذهیب قرآن (لندن، 2005) منتشر کرده است که در ادامه بدان اشاره خواهیم کرد. در بهار این سال، تولیت وقت آستانۀ حرم حضرت معصومه (س) چند نسخۀ خطی از قرآن‌های کهن را برای تعمیر و صحافی به اداره کل باستانشناسی (موزۀ ایران باستان) ارسال کردند. در این میان، اوراق مندرس و پریشانی از جزء سی ام قرآن وجود داشت که در آغاز به سبب آسیب دیدگی و فرسودگی قابل اصلاح نمی‌نمود، اما به سبب تأکید تولیت وقت آستانۀ حضرت معصومه (س) مرمت و تجلید این اثر به دست استادان اسداللّه اسفرجانی و حسن دنیاگرد انجام گرفت. پس از این، در بازبینی صفحات نخست این نسخه، مشخص شد که در برگ نخست آن، اطلاعاتی تاریخی در خصوص زمان کتابت قرآن درج شده است. این عبارات که به سبب فرسودگی کاغذ، کمی ناخوانا بودند، چنین حکایت می‌کنند که نسخۀ مزبور در سال 198 هجری و در نخستین سال حکومت مامون خلیفه عباسی کتابت شده است. در این صفحه، نکته‌ای در خصوص نام کاتب یا مکان کتابت نیامده است. با این همه، سبک خط و نحوۀ کتابت و املای کلمات در این نسخه، هیچ شباهتی به نسخه‌های قرآنی کتابت شده در سه قرن نخست ندارد و همین امر سبب تردید در تاریخ اظهار شده در آغاز آن می‌شود.

المامون امیرالمومنین رفع الله
ذِکره و اید نصره و ذالک
فی (شهر) الله المبارک رمضان
سنت ثـ(مان) و تسعین و مائة و
الـ(ـحمد لله رب الـ)ـعالمین و صلواته (علی) محمد
(و آ)له الطاهرین


kariminia 1
متن رقم الحاقی به نسخۀ 1200


اگر از نسخه‌های قرآنی به خط کوفی کهن و منسوب به دستخط ائمه علیهم السلام و نیز برخی صحابه چون عثمان بن عفان صرف نظر کنیم، نسخۀ قرآنی ش 1200 در موزۀ آستانۀ قم با تاریخ 198 هجری را باید قدیم‌ترین قرآنِ «تاریخ‌دار» به‌شمار آوریم.3 نمونه‌هایی از قرآن‌های تاریخ‌دار اصیل در قرون سوم و چهارم هجری اینهایند: قرآن آماجور (بلاد شام، صور، 262 ق)؛ قرآن عبدالمنعم (احتمالا بلاد شام، وقف مسجد اموی، 298 ق)؛ قرآن ابن شاذان (ایران، ری، 361 ق)؛ قرآن اصفهان (به خط محمد بن احمد بن یاسین، 383 ق) قرآن وقف شده به دست کشواد بن املاس از حکمرانان اصفهان، در 328 ق؛ قرآن وقف شده به دست ابوالقاسم علی بن ناصر الدوله معروف به ابن‌سیمجور در سال 383 ق. تنها بخش‌هایی از دو نسخۀ اخیر اکنون در ایران و کتابخانۀ آستان قدس رضوی‌اند. این نسخه در قطعی عمودی (و مشابه با قطع خشتی)، بر روی کاغذ، در ابعاد (کنونی) 170*205 میلیمتر، دارای 78 برگ، با سه سطر در هر صفحه و تنها حاوی جزو آخر قرآن (با افتادگی‌هایی در برخی سور) است. وجود تاریخ 198 در آغاز نسخه، سبب توجه بسیاری از نسخه‌پژوهان در آن زمان گردید؛ جمعی از استادان ادب و تاریخ، با انتساب این اثر به پایان قرن دوم هجری موافقت کردند و جمعی دیگر با آن مخالفت ورزیدند. مهم‌ترین موافق، شادروان محمدتقی مصطفوی رئیس وقت موزۀ ملی ایران، در مقاله‌ای در مجلۀ نقش و نگار، کوشیده است ضمن تأکید بر اهمیت این نسخه، اصالت این تاریخ و انتساب نسخه به پایان قرن دوم هجری را تأیید کند.4 محمدتقی مصطفوی، «نسخۀ نفیس بینهایت مهمی از کلام الله متعلق به قرن دوم هجری»، نقش و نگار، ش 5، سال 1337. وی در همین مقاله، به دیدگاه صائب شادروان مجتبی مینوی در خصوص این نسخه اشاره می‌کند که «نسخۀ مزبور کار خراسان بوده، بدلیل چگونگی خط آن یقیناً از قرن چهارم هجری قدیمی‌تر نیست و صفحۀ اول که نام مأمون و تاریخ 198 را دربر دارد به نظر ایشان [مرحوم مینوی] مجعول آمده است.» همچنین شادروان مهدی بیانی در مقاله‌ای دیگر در همان مجله، با عنوان «جزو سی‌ام از قرآن مجید» ضمن توصیف کلی نسخه، چنین نظر داده‌اند که می‌توان تاریخ 198 هجری را برای کتابت اصل نسخه (متن آیات بدون سرسوره‌ها و اعراب، جدول کشی و تذهیب و ...) پذیرفت و تمامی افزوده‌های بعدی را متعلق به اواخر قرن چهارم به بعد دانست. وی می‌نویسد: «بگمان من این نسخه تا مدت دویست سال بهمان سادگی باقی بوده است تا اواخر قرن چهارم یا اوایل قرن پنجم یکبار آنرا تزیین و تکمیل نموده‌اند و این تزیینات و اضافات که در این دوره شده است...»5 مهدی بیانی، «جزو سی‌ام از قرآن مجید»، نقش و نگار، ش 5، سال 1337، ص 9.
با مراجعه به نمونه‌های مختلف نسخه‌های کوفی کهن و کوفی متأخر مشرقی و ایرانی، و سیر تحول آن در قرون نخست، دشوار می‌توان چنین دیدگاه تعدیل شده‌ای را پذیرفت که نسخۀ قرآن 1200 در یک زمان کتابت شده، و در دو قرن بعد نقطه گذاری و اعراب و تزیین شده باشد، زیرا سبک قرآن 1200 که در میان قرآن‌های هنری و مذهّب کوفی مشرقی ایرانی قرار می‌گیرد، اقتضا دارد که کاتب از همان آغاز برای تمام اجزای متن و جوانب زیبایی شناختی آن از جمله سرسوره‌ها، آیه‌نماها، اعراب، پرکردن فضای میان سطور، کادربندی برنامه‌ریزی و تمام این امور را اجرا کرده باشد. روشن است که خط کوفی به‌کار رفته در کتابت متن قرآن 1200 شباهت به هیچ‌یک از کتابت‌های کوفی در دو قرن نخست و حتی در قرن سوم ندارد. اساساً ما در سه قرن نخست هیچ نشانه‌ای از پیدایش چنین سبکی از خط کوفی را نمی‌یابیم و این امر علاوه بر کتابت این جزوۀ قرآنی بر روی کاغذ، مهم‌ترین ایراد در استناد این نسخه به قرن دوم هجری است. نوشتار کنونی ضمن توضیح این امر، به اجمال، اجزا و ویژگی‌های مختلف این نسخه را معرفی می‌کند.
شیوۀ کتابت متن قرآن در نسخۀ 1200 را نمی‌توان به هیچ‌یک از انواع خط کوفی رایج در سه قرن نخست نسبت داد. این نوع خط که حاصل به‌کارگیری انواع هنرهای نگارشی در کتابت کلمات و اتصال حروف است، به تعبیر فرانسوا دروش، سبک جدید (New Style) خوانده می‌شود که در اوایل قرن چهارم شکل گرفت و به تدریج رواج و تنوع بسیاری یافت. نخستین نمونه‌های این چنین خطی را که به در میان ما به کوفی مشرقی معروف است، در میانه‌های قرن چهارم و اوج آن را در قرون پنجم و ششم می‌یابیم. سرامد هنرنمایی و نمونه‌های معروف این چنین خطی را در کتابت خاندان ورّاق غزنوی، در نسخه‌های به‌جا مانده از وی در کتابخانه‌های آستان قدس رضوی، توپقاپی سرای، چستربیتی، مجموعۀ شخصی دکتر خلیلی، کتابخانه جان رایلندز (دانشگاه منچستر) و موزۀ متروپلیتین می‌توان یافت.6 برای برخی نمونه‌ها نگاه کنید به فرانسوا دروش، سبک عباسی، ص 132ـ182؛ مارتین لینگز، هنر و تذهیب قرآنی، ترجمۀ مهرداد قیومی بیدهندی، تهران، 1377، تصاویر 11ـ22. در این روش، کاتب تنها قصد آن ندارد که حروف را بر روی صفحه بنگارد تا مفاد کلمات و جملات قرآنی به خواننده منتقل شود، بلکه علاوه بر این، می‌کوشد با به‌کارگیری برخی جوانب زیبایی‌شناختی، به صورت یکدست و منظّم به هر یک از حروف در نگارش کوفی، عناصر جدید بصری ببخشد تا فضای صفحه از گونه‌ای تقارن و نیز زیبایی هرچه بیشتری برخوردار شود. درواقع این شیوه را باید نوعی "نقاشی خط" بشماریم که در آن، کاتب آیات قرآن کریم را با هنرمندی تمام بر روی صفحه نقاشی کرده است.
در هنگام رواج و تداول صور مختلف کوفی مشرقی از نوع ایرانی در قرون پنجم و ششم هجری، دو گونۀ اصلی از کتابت قرآن می‌یابیم: نخست نوشتن قرآن با قلم ریز به خط کوفی متأخر در قطع عمودی بر روی کاغذ که در هر صفحه بین 10 تا 30 سطر می‌گنجد. در اینجا کاتب فرصت هنرورزی و جان بخشی به حروف و کلمات را کمتر در اختیار دارد، اما به طور کلی از اصول کوفی مشرقی ایرانی تبعیت می‌کند.7 نمونه‌هایی از این نوع کتابت را در نسخه‌های زیر می‌توان دید: آستان قدس رضوی، قرآن‌های ش 17، 63 و 84؛ آستانۀ حضرت معصومه (س) در قم، ش 1276 و 2326؛ کتابخانۀ حرم علوی در نجف، شماره‌های 44، 103، 104، 106، 273، 328 و 414؛ کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، شماره‌های 394، 395 و 11938؛ موزۀ رضا عباسی در تهران، قرآن ش 1960؛ موزۀ ملی ایران، قرآن ش 3610؛ کتابخانۀ کاخ گلستان در تهران، قرآن ش 1378؛ کتابخانۀ ملی فرانسه در پاریس، ش Arabe 6430؛ مجموعۀ دکتر خلیلی در لندن، شماره‌های KFQ76 وKFQ77. شکل دوم، نوشتن قرآن با قلم درشت به خط کوفی متأخر در قطع عمودی بر روی کاغذ است که در هر صفحه بین 4 تا 8 سطر می‌گنجد. از این نمونۀ دوم، می‌توان به کتابت‌های معروف عثمان بن حسین وراق8 در مصاحف سی پارۀ آستان قدس رضوی، نسخه‌های قرآنی ش 70 و 71 و جزوه‌های قرآنی ش 3052 تا 3071، 3075، 3076، 3077، و 3085. و فرزندش محمد بن عثمان وراق9 در نسخۀ ش 4680 در آستان قدس رضوی. اشاره کرد. در این حالت، کاتب فرصت و امکان بسیار زیادی برای نشان دادن هنر خود در کتابت حروف و کلمات و نیز تذهیب و تزیین میان سطور و اطراف برگه دارد. کاتب در این حالت غالباً خود نیز مُذَهّب متن نیز هست و در تمامی جزییات کتابتی و تزیینی نسخه دخالت می‌کند.
خط کوفی به‌کار رفته در قرآن شمارۀ 1200 در موزۀ آستانۀ حضرت معصومه (س) دقیقاً در شمار کوفی مشرقی از نوع اخیر قرار می‌گیرد که با دانگ درشت قلم نگاشته شده است. با این همه، نمونه خطِ کوفی مشرقی به‌کار رفته در این قرآن، در عین شباهت به صدها نمونه برجای مانده از کوفی مشرقی طی قرون پنجم و ششم هجری، برخی عناصر خاص خود را نیز دارد که در نمونه‌های کمتری به‌کار رفته است. نخست آنکه کاتب به گونه‌ای عجیب، نگارش سه سطری در قرآنی عمودی به خط کوفی را اختیار کرده است. کمترین تعداد سطور در هر صفحه از این نوع قرآن نویسی، چهار سطر است.10 در دو قرن نخست، قرآن سه سطری نداریم؛ اساساً تمام قرآن‌های عمودی که می‌شناسیم از قرن اول و دوم، همگی به خط حجازی یا مایل به کوفی نوشته شده‌اند که در تمام آنها بیشترین سعی و تلاش برای استفاده از حداکثر فضای پوست انجام یافته است. درشت نویسی متن قرآن در یک مصحف (مثلاً 3 سطر در یک صفحه) اساساً از ویژگی‌های قرآن نویسی در دو قرن نخست نیست. قدیم‌ترین قرآن سه سطری معروف به «قرآن آماجور»، کتابت شده در بلاد شام و شهر صور، مورّخ 262 هجری، اما به خط کوفی کهن، بر روی پوست و در قطع بیاضی است. دوم آنکه کاتب علاوه بر بهره‌گیری از تمام هنرهای شناخته شده در چنین سبکی از کوفی مشرقی، حروف س، ش، ص، ض، ط، ظ، ک را هرگاه در میان کلمه قرار گیرند، به صورتی جداگانه و کمی بالاتر از تراز سطر می‌نویسد و آن را با دنبالۀ خطی کوتاهی به باقی کلمه متصل می‌کند؛ چنانکه گویی این بخش از حرف، جداگانه و در وسط زمین و هوا قرار گرفته است. از این میان، نگارش حرف سین در این حالت، برای بیننده شباهتی تام و تمام با کتابت کلمۀ "لله" به همراه دارد. نمونه‌های مختلف این امر را در صفحات زیر و در کلمات اشاره شده ذیل هر شماره می‌توان دید: برگ 4رو: الصور؛ برگ 4پشت: السما؛ برگ 5پشت: غساقا؛ برگ 6رو: حسابا؛ برگ 7رو: حسابا و السموات؛ برگ 7پشت: یملکون و خطابا؛ برگ 13رو: انشره؛ برگ 15پشت: مستبشره؛ برگ 33رو و 34پشت: یضحکون (که یکی از نمونه‌های بسیار شاخص است)؛ و برگ 47پشت: فصل.

kariminia-2

kariminia-3

استفادۀ مکرّر و پی در پی از جداسازی تراز حروفی مانند س، ش، ص، ض، ک و ط، در نسخۀ 1200 از موزۀ آستانۀ قم بسیار چشمگیر و منحصر به فرد است؛ با این همه، در برخی نسخ دیگر هم از این پدیده به صورت پراکنده می‌توان نشان‌هایی یافت. فی‌المثل در کتابت تفسیر حدادی موسوم به معانی کتاب الله و تفسیره المنیر، به خط عثمان بن حسین وراق (نسخۀ کتابخانۀ موزۀ توپقاپی، بخش خزینه امانت، 209)، مواردی از کتابتِ ص، ط، ک، و حتی س و ش در بالاتر از تراز سطر دیده می‌شود.11 مثلا در کتابتِ الحسنی (برگ 19پشت)؛ الحسرة (برگ 51پشت)؛ ینشِرون (برگ 143رو)؛ خشیته (برگ 146رو)؛ برهانکم (برگ 144رو)؛ ارتضی (برگ 145پشت)؛ ینصرون (برگ 151پشت)؛ ینظرون و یستطیعون (برگ 152رو). چاپ عکسی این نسخه اکنون به همت سید محمد عمادی حائری منتشر شده است: حدادی، ابونصر احمد بن محمد بن حمدان بن محمد، المجلد الثامن من معانی کتاب الله تعالی و تفسیره المنیر، کتابت و تذهیب از عثمان بن حسین وراق غزنوی (در سال 484 ق)، نسخه برگردان با مقدمۀ سید محمد عمادی حائری، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و کاخ موزۀ توپقاپی (استانبول)، 1390. در نسخۀ 17 آستان قدس رضوی نیز نمونه‌هایی از کتابت حروف سین و شین را (مثلاً در ص 73، سطر 2، السبیل؛ سطر 5، مُسمِعٍ؛ سطر 6، بألسنتهم؛ سطر 12: السبت؛ سطر 13: یشاء) می‌توان یافت. از آنجا که عثمان بن حسین ورّاق در کتابت قرآن‌های سی‌پاره‌اش ــ در حدود سال 464 ق ــ از این تکنیک بهره نبرده، اما در کتابت تفسیر ابونصر حدادی موسوم به معانی کتاب الله در کتابخانۀ موزۀ توپقاپی ـــ کتابت سال 482 تا 466 ق ــ از این روش بهره برده است، می‌توان حدس زد که کتابت نسخۀ قرآنی 1200 در موزۀ آستانۀ قم باید متعلق به زمانی پس از این باشد. لذا این اثر را باید در اواخر قرن پنجم هجری تاریخ‌گذاری کرد.12 مارتین لینگز در چاپ جدید کتاب خود (شکوه کتابت و تذهیب قرآن، 2005) این نسخه را متعلق به اوایل قرن پنجم هجری دانسته است. نک.:

Martin Lings, Splendours of Qur’an Calligraphy and Illumination, London: Thames & Hudson, 2005, p. 57.

اکنون پس از مروری کلی بر نوع و ویژگی‌های کتابت کوفی به‌کار رفته در قرآن 1200، به شرحی مختصر از مهم‌ترین عناصر مختلف نسخه و ارتباط آن با تاریخ کتابت نسخه در اواخر قرن پنجم هجری می‌پردازیم. متن نسخه حاوی عناصر مختلفی است:
الف) بدنۀ متن آیات قرآن همراه با نقطه‌گذاری کامل. به شیوۀ امروزی با نقطه‌هایی مدوّر. در نَقط نسخه که ظاهراً همزمان با کتابت خود متن انجام گرفته، از نقطه‌گذاری کامل استفاده شده است که این امر در قرآن نویسی قرون دوم تا چهارم بسیار عجیب و بعید می‌نماید، اما در مجموعه قرآن‌های کوفی ایرانی به‌ویژه در مکتب عثمان بن حسین وراق امری شایع و رایج است.13 این نقطه‌گذاری در نسخۀ 1200 بسیار کامل است و همزمان با کتابت متن نسخه صورت گرفته است که چنین امری در قرون دوم و سوم هجری نمونه ندارد. گذاشتن نقطه زیر و درون حرف یاء ــ حتی در جایی که با یاء مقصوره مواجهیم، مثلاً در کلمات الذکری و یخشی در برگ 49پشت، و الاشقی و یصلی و الکبری در برگ 50رو ــ امری بی سابقه در پایان قرن دوم به‌شمار می‌آید. همانند قرآنی‌های عثمان وراق، نقطه‌ها در اینجا نیز تماماً دایره‌های منظم و مستدیرند. دربارۀ رسم و املای کلمات قرآنی در ادامه، و در بند «ح» سخن خواهیم گفت.
ب) اعراب گذاری. اعراب نسخۀ 1200 با قلم قرمز رنگ، به شیوۀ امروزی یعنی با نظام حرکات منسوب به خلیل بن احمد ـَ ـِ ـُ است. نسخه‌های کوفی چهار قرن نخست همواره با نقطه‌های قرمزرنگ (موسوم به نظام ابوالاسود) اعراب گذاری شده‌اند. استفاده از علامت‌های فتحه و ضمه و کسره در نسخه‌های کوفی پس از این زمان رواج یافته‌اند.
ج) افزودن علامت تشدید با رنگ آبی. این امر می‌تواند همزمان با اعراب گذاری یا بعد از آن صورت گرفته باشد.
د) افزودن علامت ء (همزه به صورت 6 کوچک). این روش دست کم تا قرن پنجم در کتابت قرآن‌های کوفی و غیر آن رواج نداشته است. استفاده از علامت همزه (ء) در زیر الف یا روی آن در سراسر نسخۀ 1200 بسیار شایع است. این علامت همزه ظاهراً متأخر از کتابت متن است و در برخی موارد به روشنی با رنگ زرد یا سبز سیر دیده می‌شود، اما در برخی موارد ظاهراً با زمان کتابت همزمان است و از همان جوهر مشکی استفاده شده که در خود متن به کار رفته است، مثلاً در کلمۀ «قرئ علیهم القرآن» (برگ 39رو).

kariminia-4


هـ) عدّ الآی یا آیه‌نما. علائم پایان آیات به صورت دوایری 8 تا 10 لایه است که در میان آن، شمارۀ آیه درج شده است. این گونه شمارش آیات با دوایر مذهّب امری کاملاً متأخر از قرن چهارم است و نمونۀ شاخص آن را در کار قرآن‌نویسی عثمان بن حسین وراق می‌توان دید. در اینجا ظاهراً کاتب متن، در متن اصلی هیچ فضایی برای نشانۀ پایانی آیات باقی نگذاشته و از همین رو، علامت‌گذار از فضای میان سطور برای این کار استفاده کرده است. ثانیاً در بسیاری جاها، به روشنی می‌بینیم که این علامت‌ها به سبب تلاقی با متن نوشته قرآنی، به صورت کامل درج نشده و لذا بخشی از آن‌ها حذف شده‌اند. برای نمونه: در برگ 9رو. روش شمارش آیات بدین صورت است: آیه، اثنان، ثَلث، اربع، خَمس، ستّ، سبع، ثمان، تسع، عشر، آیه، اثنان، ثَلث، اربع، خَمس، ستّ، سبع، ثمان، تسع، عشرون، آیه، اثنان، ثَلث، اربع، خَمس، ستّ، سبع، ثمان، تسع، ثلثون، آیه، اثنان، ثَلث، ... نکتۀ جالب توجه اینکه کاتب یا علامت‌گذار مطابق سنت رایج در قرون سوم به بعد، هیچگاه بسمله را به صورت آیه‌ای مستقل به شمار نیاورده و برای آن علامتی قرار نداده است. تمامی توضیحاتی که در این بند آوردیم، عیناً در نسخه‌های قرآنی عثمان بن حسین وراق به‌کار رفته است.
و) جدول کشی در اطراف برگه‌ها. متن آیات قرآن پس از کتابت، با جدولی مستطیل شکل، حاوی سه خط (به زر، سرنج و لاجورد) با فاصله‌های معین از حاشیۀ برگه جدا شده و کادربندی است. در این کار، گاه بخشی از یک حرف به سبب بلندی نامتعارفش، خارج از متن کادر قرار گرفته است (مثلاً در برگ 7رو، حروف ن و ض). همچنین تمامی کلمات و اعراب‌ها در متن آیات قرآنی، دورگیری و تحریر شده، و فضای خالی میان صفحات به صورت دندان موشی پرشده است.
ز) نگارش سرسوره. در آغاز هر سوره، فضایی به اندازۀ متعارف یک سطر به اطلاعات مربوط به سوره اختصاص یافته است. در کهن‌ترین قرآن‌های سده‌های اول و دوم گاه این فضا تا همیشه خالی باقی می‌ماند و بعدها نیز هیچ‌کس اطلاعاتی در این فضا نمی‌نگاشت (برای نمونه، نسخۀ قرآنِ رِن، نسخۀ مارسل 9 در کتابخانۀ ملی روسیه، نسخه‌های 01-25.1 و 01-29.1 و 01-30.1 در دارالمخطوطات صنعاء). درواقع این فضا به جداسازی بصری میان انتهای یک سوره و آغاز سورۀ بعدی کمک می‌کرد. بخش آغازین یا سرسوره‌ها در نسخۀ قرآنی 1200 حاوی نام سوره، اشاره به مکی یا مدنیت آن، تعداد آیات، کلمات و حروف سوره است. در تمام 18 سرسوره موجود در این نسخه، این توضیحات در سه سطر با قلمی ریزتر از قلم متن نوشته شده، اطراف نوشته هر بار به زیبایی تذهیب شده، و در کنارِ آن سه سطر، ترنجی قرار گرفته است. مثلاً در برگ 45رو، سورۀ الطارق را چنین ذکر کرده است:
سورة الطارق تسع عشرة آیة
کلامها احدی و سبعون کلمة
حروفها مایتان و تسعة و ثلثون

kariminia-5


دور نیست که بپذیریم حتی این بخش نیز توسط خود کاتب نوشته شده، چه از همان رسم خاص و یکسان تبعیت می‌کند، و شباهت بسیاری با نوع «نقاشی خط» به‌کار رفته در متن ــ مثلاً در نگارش حرف س ــ نسخه دارد.14 برای نمونه نک. آغاز سوره علق در برگ 68 رو.
ح) رسم و املای کلمات. قدیم‌ترین مصاحف قرآنی املا و رسم ناقصی دارند.15 اصطلاح رسم الخط ناقص (scriptio defective) نام´گذاری رژی بلاشر است. برای توصیح بیشتر در خصوص رسم ناقص و کامل نک.: فرانسوا دروش، قرآن‌های عصر اموی: مقدمه‌ای درباب کهن‌ترین مصاحف، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا و آلاء وحیدنیا، تهران: هرمس، 1394، ص 52 و بعد. این رسم الخط در قرآن‌های کوفی قرن دوم و سوم اندکی کامل‌تر می‌شود، اما از قرون چهارم در قرآن نویسی شرقی (به‌ویژه در ایران بزرگ قدیم) رسم کلمات از حالت ناقص و نمونه‌های استثنائی خارج شده و حالت قیاسی می‌یابد که در اصطلاح علوم قرآنی به آن، «رسم الاملاء» ــ در برابر رسم عثمانی ــ می‌گویند. رسم کلمات در قرآن 1200 بسیار کامل است و این امر هیچ شباهتی به قرآن نویسی در قرون نخست ندارد. فی‌المثل صدای /آ/ در کلماتی چون کتاب، اساطیر، آیات، و العالمین، همواره با الف نشان داده می‌شود. حتی وقتی در پایان سطر، فضا برای نوشتن بسیار اندک است، کاتب از گذاردنِ الف در کلماتی چون جنات، الانهار، الصالحات خودداری نمی‌کند. یک مثال دیگر اللیل است که همواره با املای جدید و با دو لام ــ نه به صورت الیل ــ نوشته می‌شود. مثلاً در «واللیل اذا عسعس» (تکویر، 17) در برگ 19رو؛ «واللیل و ما وسق» (انشقاق، 17) در برگ 38پشت؛ «و اللیل اذا یسر» (فجر، 4) در برگ 55پشت؛ «و اللیل اذا سجی» (ضحی، 2) در برگ 62پشت.
ط) اختلاف قرائات. مانند تمامی نسخه‌های قرآنی نگاشته شده در فاصلۀ قرون سوم تا نهم هجری، نسخۀ قرآنی ش 1200 در آستانۀ حرم حضرت معصومه (س) حاوی برخی اختلاف قرائت‌هاست که تفاوت‌هایی با قرائت کنونی قرآن (در مشرق جهان اسلام، به روایت حفص از عاصم، و در مغرب، عموماً به قرائت ورش از نافع) دارد. این امر به سبب نقطه‌گذاری کاتب اصلی متن، همزمان با کتابت آیات قرآنی، با سهولت بیشتری قابل تشخیص است. در موارد دیگر، این اختلاف قرائت به نحوۀ اعراب‌گذاری متن باز می‌گردد. نمونه‌هایی از این اختلاف قرائات به قرار زیر است: آیۀ «وما هو علی الغیب بضنین»، (تکویر، 24) به صورت وما هو علی الغیب بظنین نوشته شده (برگ 20پشت) که قرائت ابوعمرو و ابن‌کثیر و کسائی است. آیۀ «لا تَسمَعُ فیها لاغیةً» (غاشیه، 11) به صورت لا یسمَعُ فیها لاغیةٌ نوشته و اعراب گذاری شده (برگ 53پشت) که قرائت ابن‌کثیر و ابوعمرو است. در آیات فجر، 19ـ20 آمده است: و یأکلون التراثَ أکلاً لمّاً و یحبون المال حباً جمّاً (برگ 57پشت) که فقط قرائت ابوعمرو است. در آیات فجر، 17ـ18 نوشته شده است: کلّا بل لا یکرمون الیتیم و لا یحُضُّون علی طعام المسکین (برگ 57رو) که فقط قرائت ابوعمرو است. در آیۀ «بل توثرون الحیوة الدنیا» (الاعلی، 16)، آمده است: بل یوثرون الحیوة الدنیا (برگ 51رو) که تنها قرائت ابوعمرو است. به‌جز دو مورد اول، که قرائت کتابت شده مشترک میان ابوعمرو و یکی دو تن دیگر است، سایر موارد تنها قرائت مختص ابوعمرو بن العلاء البصری (70ـ154 ق) قاری بصره است. گفتنی است که تا پیش از سیطرۀ فرهنگی و سیاسی دولت عثمانی، و رواج قرائت حفص از عاصم در مشرق اسلامی، کتابت قرآن به قرائت ابوعمرو در سراسر قرون چهارم تا هشتم رواج و تداول بسیار داشته است.16 سه نمونۀ دیگر از نسخه که اختلاف قرائت در آنها، ناشی از تفاوت اعراب ــ و نه تفاوت حروف یا نَقط ــ است، عبارتند از: اذا البِحارُ سُجِرَتْ (تکویر، 6) مطابق با ابوعمرو و ابن‌کثیر، در برگ 17پشت؛ و اذا الصُّحُفُ نُشِّرَتْ (تکویر، 10) در برگ 18رو؛ و اذا الجحیمُ سُعِرَتْ (تکویر، 12) در برگ 18پشت.
ی) سهو یا اشتباه کاتب: در نسخۀ 1200، موارد متعددی از اشتباه کاتب را می‌توان یافت که برخی اصلاح شده، و برخی نیز بدون اصلاح رها شده‌اند. نمونه‌هایی از اشتباه کاتب در نسخۀ 1200 از این قرار است: عبارت «یومئذ یتذکر الانسان» (فجر، 23) نوشته شده است: یوم یتذکر الانسان (برگ 58پشت). عبارت «فی تکذیب» (بروج، 19) اشتباهاً چنین نقطه گذاری شده است: فی تکذیت (برگ 44پشت). «یتغامزون» (مطففین، 30) با حذف نقطه به صورت یتعامزون نوشته شده است (برگ 33پشت)؛ و نیز «سیجَنَّبُها الاتقی» (لیل، 17) اشتباها به صورت ستُجَنَّبُها الاتقی نقطه گذاری شده است که مطابق با قرائت هیچ‌یک از قراء نیست.
همچنین در مواردی، کاتب نسخه یا مصحّح متن، پس از کتابت نسخه متوجه اشتباه شده و آن را تصحیح کرده، اما اثر اشتباه باقی مانده است. نمونه‌های زیر از این دسته‌اند: کتابت «حساباً» (انشقاق، 8) در اصل نسخه به صورت حلساباً (برگ 37رو) با لام اضافه بوده است. عدم کتابت راء در آیۀ «والارض ذات الصدع» (طارق، 12) و افزودن متاخر آن (برگ 47رو)؛ عدم کتابت کاف در «نیسّرک» (برگ 49رو) که بعداً افزوده شده است؛ کتابت الف اضافه در «الاکرم» (علق، 3) به صورت الاکرام (برگ 68پشت)؛ کتابت «أماته» (عبس، 21) به صورت الماته (برگ 13رو)؛ عدم کتابت کلمۀ «کانوا» (مطففین، 36) و افزودن متأخر آن (برگ 35رو).
بر اساس این نمونه‌ها، می‌توان گفت که کاتب نسخۀ 1200 فردی چون عثمان بن حسین وراق یا فرزندش محمد بن عثمان نمی‌تواند باشد، زیرا در نسخۀ 1200 موارد متعددی از اشتباه کاتب را می‌توان یافت که برخی اصلاح شده و برخی نیز بدون اصلاح رها شده‌اند، این در حالی است که مجموعه آثار قرآنی به‌جا مانده از خاندان ورّاق غزنوی بسیار دقیق و تقریباً خالی از هر نوع سهو و اشتباه کاتب است.
نتیجه آنکه بررسی محتوا و اجزای مختلف قرآن 1200 در موزۀ آستانۀ حضرت معصومه (س) نشان می‌دهد این نسخه در دوران کمال و شکوفایی کوفی ایرانی نگارش شده، و انتساب آن به سال 198 هجری صحیح نمی‌نماید. کاتب نسخه احتمالا در اواخر قرن پنجم هجری و اثرپذیرفته از سبک کوفی ایرانی با کتابت عثمان بن حسین وراق غزنوی بوده است.

kariminia-6

۱. این مقاله، بخشی از پژوهش مفصل‌تر من در باب این نسخه و سایر قرآن‌های کهن در موزۀ آستانۀ قم است. بر خود لازم می‌دانم از مسئولان و کارشناسان موزۀ آستانۀ مقدسۀ قم، به‌ویژه جناب حجة الاسلام و المسلمین سیدجعفر حجت کشفی و جناب آقای بهزاد یوسف‌زاده که در دستیابی من به این نسخه و تصاویر آن، نهایت همکاری را مبذول داشتند، سپاسگزاری کنم.
۲. این نسخه در میان غربیان ظاهراً چندان شناخته شده نیست. تنها مارتین لینگز تصویری از آن را در کتاب شکوه کتابت و تذهیب قرآن (لندن، ۲۰۰۵) منتشر کرده است که در ادامه بدان اشاره خواهیم کرد.
۳. نمونه‌هایی از قرآن‌های تاریخ‌دار اصیل در قرون سوم و چهارم هجری اینهایند: قرآن آماجور (بلاد شام، صور، ۲۶۲ ق)؛ قرآن عبدالمنعم (احتمالا بلاد شام، وقف مسجد اموی، ۲۹۸ ق)؛ قرآن ابن شاذان (ایران، ری، ۳۶۱ ق)؛ قرآن اصفهان (به خط محمد بن احمد بن یاسین، ۳۸۳ ق) قرآن وقف شده به دست کشواد بن املاس از حکمرانان اصفهان، در ۳۲۸ ق؛ قرآن وقف شده به دست ابوالقاسم علی بن ناصر الدوله معروف به ابن‌سیمجور در سال ۳۸۳ ق. تنها بخش‌هایی از دو نسخۀ اخیر اکنون در ایران و کتابخانۀ آستان قدس رضوی‌اند.
۴. محمدتقی مصطفوی، «نسخۀ نفیس بینهایت مهمی از کلام الله متعلق به قرن دوم هجری»، نقش و نگار، ش ۵، سال ۱۳۳۷. وی در همین مقاله، به دیدگاه صائب شادروان مجتبی مینوی در خصوص این نسخه اشاره می‌کند که «نسخۀ مزبور کار خراسان بوده، بدلیل چگونگی خط آن یقیناً از قرن چهارم هجری قدیمی‌تر نیست و صفحۀ اول که نام مأمون و تاریخ ۱۹۸ را دربر دارد به نظر ایشان [مرحوم مینوی] مجعول آمده است.»
۵. مهدی بیانی، «جزو سی‌ام از قرآن مجید»، نقش و نگار، ش ۵، سال ۱۳۳۷، ص ۹.
۶. برای برخی نمونه‌ها نگاه کنید به فرانسوا دروش، سبک عباسی، ص ۱۳۲ـ۱۸۲؛ مارتین لینگز، هنر و تذهیب قرآنی، ترجمۀ مهرداد قیومی بیدهندی، تهران، ۱۳۷۷، تصاویر ۱۱ـ۲۲.
۷. نمونه‌هایی از این نوع کتابت را در نسخه‌های زیر می‌توان دید: آستان قدس رضوی، قرآن‌های ش ۱۷، ۶۳ و ۸۴؛ آستانۀ حضرت معصومه (س) در قم، ش ۱۲۷۶ و ۲۳۲۶؛ کتابخانۀ حرم علوی در نجف، شماره‌های ۴۴، ۱۰۳، ۱۰۴، ۱۰۶، ۲۷۳، ۳۲۸ و ۴۱۴؛ کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، شماره‌های ۳۹۴، ۳۹۵ و ۱۱۹۳۸؛ موزۀ رضا عباسی در تهران، قرآن ش ۱۹۶۰؛ موزۀ ملی ایران، قرآن ش ۳۶۱۰؛ کتابخانۀ کاخ گلستان در تهران، قرآن ش ۱۳۷۸؛ کتابخانۀ ملی فرانسه در پاریس، ش Arabe ۶۴۳۰؛ مجموعۀ دکتر خلیلی در لندن، شماره‌های KFQ۷۶ وKFQ۷۷.
۸. در مصاحف سی پارۀ آستان قدس رضوی، نسخه‌های قرآنی ش ۷۰ و ۷۱ و جزوه‌های قرآنی ش ۳۰۵۲ تا ۳۰۷۱، ۳۰۷۵، ۳۰۷۶، ۳۰۷۷، و ۳۰۸۵.
۹. در نسخۀ ش ۴۶۸۰ در آستان قدس رضوی.
۱۰. در دو قرن نخست، قرآن سه سطری نداریم؛ اساساً تمام قرآن‌های عمودی که می‌شناسیم از قرن اول و دوم، همگی به خط حجازی یا مایل به کوفی نوشته شده‌اند که در تمام آنها بیشترین سعی و تلاش برای استفاده از حداکثر فضای پوست انجام یافته است. درشت نویسی متن قرآن در یک مصحف (مثلاً ۳ سطر در یک صفحه) اساساً از ویژگی‌های قرآن نویسی در دو قرن نخست نیست. قدیم‌ترین قرآن سه سطری معروف به «قرآن آماجور»، کتابت شده در بلاد شام و شهر صور، مورّخ ۲۶۲ هجری، اما به خط کوفی کهن، بر روی پوست و در قطع بیاضی است.
۱۱. مثلا در کتابتِ الحسنی (برگ ۱۹پشت)؛ الحسرة (برگ ۵۱پشت)؛ ینشِرون (برگ ۱۴۳رو)؛ خشیته (برگ ۱۴۶رو)؛ برهانکم (برگ ۱۴۴رو)؛ ارتضی (برگ ۱۴۵پشت)؛ ینصرون (برگ ۱۵۱پشت)؛ ینظرون و یستطیعون (برگ ۱۵۲رو). چاپ عکسی این نسخه اکنون به همت سید محمد عمادی حائری منتشر شده است: حدادی، ابونصر احمد بن محمد بن حمدان بن محمد، المجلد الثامن من معانی کتاب الله تعالی و تفسیره المنیر، کتابت و تذهیب از عثمان بن حسین وراق غزنوی (در سال ۴۸۴ ق)، نسخه برگردان با مقدمۀ سید محمد عمادی حائری، تهران: کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و کاخ موزۀ توپقاپی (استانبول)، ۱۳۹۰.
۱۲. مارتین لینگز در چاپ جدید کتاب خود (شکوه کتابت و تذهیب قرآن، ۲۰۰۵) این نسخه را متعلق به اوایل قرن پنجم هجری دانسته است. نک.:

Martin Lings, Splendours of Qur’an Calligraphy and Illumination, London: Thames & Hudson, ۲۰۰۵, p. ۵۷.
۱۳. این نقطه‌گذاری در نسخۀ ۱۲۰۰ بسیار کامل است و همزمان با کتابت متن نسخه صورت گرفته است که چنین امری در قرون دوم و سوم هجری نمونه ندارد. گذاشتن نقطه زیر و درون حرف یاء ــ حتی در جایی که با یاء مقصوره مواجهیم، مثلاً در کلمات الذکری و یخشی در برگ ۴۹پشت، و الاشقی و یصلی و الکبری در برگ ۵۰رو ــ امری بی سابقه در پایان قرن دوم به‌شمار می‌آید.
۱۴. برای نمونه نک. آغاز سوره علق در برگ ۶۸ رو.
۱۵. اصطلاح رسم الخط ناقص (scriptio defective) نام´گذاری رژی بلاشر است. برای توصیح بیشتر در خصوص رسم ناقص و کامل نک.: فرانسوا دروش، قرآن‌های عصر اموی: مقدمه‌ای درباب کهن‌ترین مصاحف، ترجمۀ مرتضی کریمی‌نیا و آلاء وحیدنیا، تهران: هرمس، ۱۳۹۴، ص ۵۲ و بعد.
۱۶. سه نمونۀ دیگر از نسخه که اختلاف قرائت در آنها، ناشی از تفاوت اعراب ــ و نه تفاوت حروف یا نَقط ــ است، عبارتند از: اذا البِحارُ سُجِرَتْ (تکویر، ۶) مطابق با ابوعمرو و ابن‌کثیر، در برگ ۱۷پشت؛ و اذا الصُّحُفُ نُشِّرَتْ (تکویر، ۱۰) در برگ ۱۸رو؛ و اذا الجحیمُ سُعِرَتْ (تکویر، ۱۲) در برگ ۱۸پشت.
چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲:۲۳