kariminia.kateban.com, Articles by Morteza Karimi-Nia
در نگارش برخی از کلمات قرآنی، واو و یاء انتهای کلمه به دلیل آوایی و صوتی حذف شده است. در این موارد، علت حذف ظاهراً عامل صرفی یا نحوی نیست، بلکه آوایی است. مثلاً در آیه‌ی «و إنّ الله لَهادِ الذین آمنوا (حج، ۵۴)، عبارت صحیح "لهادی الذین" بوده است، اما ی در اتصال کلام به دلیل آوایی تلفظ نمی‌شود؛ و از همین رو در کتابت نیز حذف شده است. این امر شاهد دیگری است بر ماهیت شفاهی متن قرآن در قرون نخست که نگارش کتبی آن را نیز متأثر ساخته است. برخی از ادیبان و مفسران علت این امر را تخفیف می‌خوانند که درواقع نشان از همان دلیل آوایی دارد.
یکی از نمونههایی که سالها ذهن مرا به خود مشغول کرده بود و برایش پاسخی نمییافتم، عبارت «ذلک ما کُنّا نبغِ» (کهف، ۶۴) در داستان موسی و خضر است. در اینجا "نبغی" تنها به سبب آوایی و لهجهای به "نبغِ" تبدیل شده است. تا جایی که جستجو کردم، هیچ قاری معروف یا شاذ و غیرمعروفی آن را "نبغی" نخوانده است، اما عجیب آنکه در برخی نسخههای کهن قرآنی، آن را "نبغی" نوشتهاند. مثلا در نسخۀ Smith -Lesouëf ۲۱۹ در کتابخانۀ ملی فرانسه، کاتب "نبغی" نوشته و بعداً کسی با قلم قرمز بر روی آن خط کشیده است.

 زیرنویس:


یک مثال دیگرش متن تفسیر حدادی (معانى کتاب الله تعالى و تفسیر المنیر) است که عثمان بن حسین وراق در سال ۴۸۴ کتابت کرده و نسخه برگردان آن در کاخ موزه توپقاپی به همت آقای عمادی حائری منتشر شده است. در اینجا نیز کاتب مشهور ما، "نبغی" نوشته است. جالب آنکه همین عثمان وراق در نسخۀ ۳۰ پارۀ بسیار هنرمندانه و معروف خود که اکنون در آستان قدس رضوی (ش ۳۰۶۳) نگهداری میشود، "نبغ" نوشته است.

 زیرنویس:
دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ ساعت ۸:۲۵